Persian based weblog dedicated to literature and cultural interests author prefers to be called as Ali Chelcheleh if you are not inranian try my ENGLISH SITE 

 
  صدای بال چلچله ها ابرا رو برونه یه روزی
 

 
 
 
چرا پسرم؟ - برای عکسهایش بابا

نه
نه این اصلاً
ابدا شاعرانه نیست که من
و تو هی عکس بی‌ترحم بفرستی
با پیرن گشاد راه راه
و گیسهای ژولیده
که اصلاً نریخته رو بر
و هیچ‌جایش پیدا نیست
ولی هی من را
صدا کند نارام

- فریاد می‌زنه آقا
داره چیزی تنها
توی دختره
داد می‌زنه من رو
صدا می‌کنه من رو
و من دارم...

مقاومت همیشه مفید ه
جبهه مقاومت مثلاً
یا اکسید مختلف از فلزهای پایه
که مدارهای ظریف را

- من ظریفم آقا
من حال بودن ندارم
جهان تحملش رو نداره وگرنه
الان مثلاً اینها...

چشم فی الواقع یک camera ست
که از هر لحاظی با
سیستم اصلی
ارتباطهای ناروشن داره
شیطنت
افسوس
حرامزادگی
بیلاخ
تمام این صفات از مغز...

- دیدمش
ندیدمش
دیدمش آقا
هیچ
هیچ چیزمون عادی نیست
همه چیزمون با هم...

تضاد همیشه با کلمات
پیش می‌آد
تضاد اینطوری ست
که شعرهای عاشقانه‌ات حتی
و فیلمهایی که دیده‌ای هم حت...

- باید از نو بنویسمش آقا
هر بار می‌بینم‌ش انگار
هیچ چیشو ننوشتم
باز باس از نو
باس بنویسمش آقا...

 
تمرینات (چایی، نقشه، [شلوار] جین، شرم)

شرم دارم از شما
شرمم گرفته از شما آقای ون هلسینگ
وقتی نداریم و
خسته ایم
خونی که هیچ حتی
قلبی نمانده برا دراکولا
او دیگر
شلوار جین دارد
سماور گذاشته گوشه‌ی تابوت
توی چایش نبات دسته‌دار طلایی گذاشته
دوچرخه خریده
با دختران دهات حتی
تیک و تاک و ماچ و ساعت دارد
ولی دراکولا الان
حیوان خسته‌است
زمستان بدون اینکه بیاید آمد
توی باران (حتی چس) نباربده
خفاشهاش خوابیدند
گرگهاش خوابیدند
و لرزش مداوم دست
از دست دنیا خسته‌اش کرده
روی نقشه
از قصر آخری لوکیشن گذاشتم
قصر کوچکی است
همان تابوت آخری
لاغرتر از همیشه
کراوات سرخ
- یادت بخیر آقای گلشیری
یادت بخیر زمان آقای گلشیری
یادت بخیر دسته‌های داستان کوتاه روی هم
بخاری کوچك
تواتر تلخی
عرق پیاله پیاله -
یادم نرود از مردن
خلاصه همانجاهام
روی کتم
سمت چپ جیب کوچکی ست
که بسیار خسته است از دنیا
و دارد
فریاد می‌کشد
درفش تیغ‌دار آهن را
 
حتی دختران خیلی چاق

جمله‌ها در زبان
گزاره‌های معنی‌دار اند
جهان مثل تو خالی نیست
- فیلم می‌بیند
کتاب می‌خواند
دکترا گرفته
ادب دارد -
اگر نیت زبانی داری
فعل‌ها همه معنی دارند
فعل خوب داشته ‌باش
با شورت و شلوارک
اسپری نزده
ول نشو بین فعل‌های اسنادی
به اوامر دنیا توجه کن
هر ستاره‌ای چرخشی دارد
هر سیمی
هر برقکار مجربی
و شارشی دشوار
چیزهای دنیا را
از سمت مغناطیس
وصل کرده بهم
و هر لپ تاپ
روزی از باتری بادکرده خواهد ترکید
- یاد کلیه‌هات افتادم
وضع کلیه‌هات چطور است
فکر کنم دیر شده دیگر برای چاپ کلیات -
زبان تو کجا ست؟
چشمهای تو به چیست؟
جمله‌هات به کجا چسبیده؟
توی زندگی چند تا هدف داری؟

- ما را فروخته‌اند آقا
ما فروختنی نبودیم
ولی ما را
فروختند آقا
دیگر برای ما چای شیرین نمی‌آید
و برنامه امشب آرایشگاه زیبا نیست
و دنیای اندک ما
گردشی مضطر
در اربیتال توالت‌ها ست
ریدن توی شرکت
ریدن توی خانه
ریدن توی خانه دختر لاغر
توی خانه‌ی خاله‌های چاق
ریدن تو
فروشگاه
کتابخانه
مجالس ترحیم
و شارش آتی پروستاتی
که مثل مشکلات
بزرگتر شده
تهدید می‌کند ما را
زبان‌نرسیده ما
از جهان
زبان بستیم
چه کرده با ما جهان آقا
جهان با ما
چه کرده است؟

جمله‌ها در زبان
گزاره‌های معنی‌دار اند
و هر معنا
از کناره و پهنا
دختر چاقی است

 
و من خواب بدی بزرگم
که کارتونی بی‌انتها از من
مجروح می‌رود و پخش می‌شود
زخم‌خورده توی بقالی
پخش می‌شود
لای برنامه‌های زخمی تِِل‌وِزْیون
كارتونهای قشنگی که همیشه
عموهایی شبیه دوس‌پسر دارند
و من خوابی پفی و بزرگم
شبیه ارواح بچگانه
که قسمت کابوسیش
مدام پخش می‌شود توی قسمت کابوسیش
و من خواب بزرگم
ـ بله تکرار می‌شوم
بله اعصاب ندارم از دست دنیا
بله خسته می‌شوم‌ همیشه از خودم شبها -
و مثل این
شعر‌  کیری کثافت
وقتی که باید
پایان نمی‌بابم

 
تو را می‌بخشم ای احمق شکاف‌دار
زیرا که بیگناه ای
این‌همه سنجاب‌های ادا در بیار تو
توی اعصاب من نیست
من برگ‌هات را از چمن‌های برف‌دار جمع می‌کنم
و مخالف دستور
پنجه‌های ریخته را
یکی یکی ورق زده‌ام
- بله حواسم هست عشق ماضی قبلاً
مضارعی آسان بود -
امثال ما شاعرها
از جهان بیزار ایم
ولی چاره‌ای از دنیا نداریم

 
عباس
دستهاش را
داده بود حسین
عباس
چشمهاش را
داده بود حبیب
بیب بیب
عباس مداوم اسبش در ترافیک سبز کوفه بود
عباس
در میان ر‍ود
مشکی دونده بود
و در دویدنش پریدنش
فرات داشت
دجله داشت

«در تحلیل پدیده کربلا
باید به جغرافیا توجه داشت
کلاً طاغوت
کلاً استعمار
و اینکه بین نهرها به قدر زیاد فاصله بود
و باید توجه کرد
از کدام
یا چقدر از هم رود
آقای حجت الاسلام فلان می‌فرمود…»

- عباس!
بچه‌ها بچه‌ها!
بچه‌ها تشنه‌اند عباس
«سلامٌ علیٰ…» آقای بابای مرده
«سلامٌ علیٰ…» آقای زینب تنهاس

«به حادثه کربلا
باید دقیق توجه کرد
مدیریت عالی بود
مثلاً اینجاس
در این نمودار لشگر یزید با رگ قزمز
لشگر حسین با ردای سبز
و این نقطه در میان رنگ قرمز عباس
آقای دکتر فلان گفتند»

- رفته بودم آبی استخر
رفته بودم دکتر
دکتر گفت
موهات نمی‌ریزند
فقط نازک شده موی اینجاهات

- علی گاهی کمی پاشو
زودتر صبحانه‌تو بخور
قهوه سرد می‌شه
نون خشک می‌شه
مردم کربلا…

 
کاشکی توی دیلمان باران ببارد
کاشکی دسته اسبهای خیس بدوند شمال
کاشکی وید تازه کاشته باشند
سیر سبز طلوع کند
و جان تو گاز گاز از من
بوی سیر تازه بگیرد

 
وقتی که رفتی
بابا دوچرخه‌شو فروخت ظهر
رنگین‌کمون کارکرده محو شد
شاپرک پرید
کارتون تموم شد
بارون تموم شد

وقتی که رفتی
خونه کهنه شد
گربه رفت

وقتی که رفتی
درختای قلب‌دار خونه هنوز، سرتق می‌دویدند

 

   
 
  Susan Meiselas / Magnum Photos 
 

USA. Tunbridge, Vermont. 1975, Carnival Strippers

 
 

  Goolabi , Roozmashgh(Peyman) , Deep-hole , Sepia , Forb. Apple , Vaghti Digar , Pejman , Ahood , Bahar , Banafshe , Halghaviz , Hezartou , Last Jesus , Ladan , Costs , Tireh , Goosbandane , Tabassom , Aroosak1382 ,   Shahrehichkas

 
        Zirshalvari
        Welbog 
 
       Bi Pelaki (Me & Shahram)
 

   SHAHRAM