Persian based weblog dedicated to literature and cultural interests author prefers to be called as Ali Chelcheleh if you are not inranian try my ENGLISH SITE 

 
  صدای بال چلچله ها ابرا رو برونه یه روزی
 

 
 
 
به باد اشاره کرد
و گفت
"همین همین همین طوری است"
آهسته آمده
آهسته گردیده
آهسته رفته است
فقط شاید
شاید
برگی
-که اصلن مهم نیست-
در همین رفتن
توی جوب افتاده 

 
اول قرار نبود
من
توی داستان باشم
آخرش اگر بودم
رستمی کنار قصه
بیام
هیکلی
جر دادنی
تهمینه‌ای
مردنی
داستان وخش سی
بعدها اضاف شد
و مردن کم‌کم
و سرنوشت محتوم
و اسب غمگین هم
بعدن اضاف شد
مسافرت پیران هم
کس‌کش کرسیوز
- یا گر یا کر یا هر چه -
یا حماقت کاووس
-مرتیکه‌ی کاووس
 مرتیکه‌ی کاووس -

شما مرا ختن پی آهو فرستادید
برام یزید آوردید
شما مرا
کشیده اید پی دخترها
وگرنه من
برای خودم
توی هاماوران
سیاوشی گی بودم

 
شرح این عاشقی

"اسبی
رفته است بر قله
روی قله صبر کرده است
بعد ماه را
وصل کرده است به کوه
وگرنه چرا
موی دست‌هام 
تا دست می‌زنی‌م
راست می‌شود؟"
گفتم
"عشق احتمالن پدیده‌ای علمی است
کوهی به ماهی
ماهی به دریایی
چیزی احتمالن در گرما
به قسمتی یخ بسته
وصل‌گردیده است
و احتمالن
گلف استریم تلخ
دلیل گردبادها ست"
گفتم 
"پروانه‌ای
- مثلن این شعر -
دلیل بر طوفانی گردیده 
که در من است 
یا در تو
و خودش 
چیزی را 
وصل کرده است به یک چیزی"
هیچ نگفت
گفت
"تمام چیزهای دنیا علمی است
تمام چیزهای دنیا
دلیل و منطق دارد
ببین 
نگاه کن
در همین کتاب‌ها نوشته"
قبل این‌که بگوید یا 
ببر خونینی
از قله
سمت / زمستان پریده بود

 
  انگار
مادرم مرده باشد
و مادربزرگم مرده باشد
ستونی از تکرر مردم مادر
میان دو آینه
ایلی از من مادر
مرده باشد انگاری
انگار
ستونی از زنان نفهمیده
خاطرات من را
 در جنگل
برای رودها رها کرده باشند
گورستان ام
گورستان ام
و تیغ این همه مرده
در سینه‌ی من است

 

زخم‌های خونین
حمام رفته در خیابان
راه می‌روند
و برنامه‌ی تی وی
به شدت جهنم است
اخلاق
شورتی توری است
بند کون صاف کوچکی
و مردمی
که از صداشان فریادی
و از تن‌شان زخمی
تنها مانده
تاولی به مبل‌ لاغر
تاولی به تخت‌ کثیف
همه
جهنم نگاه می‌کنند
و جهنم می‌خوانند
زخم نیست
زخم اصلن نیست
"خودش رفته
مونده دردش"*
داستان رفته
 تیر خوردن مردهای چاق رفته
تیر خوردن یخچال
تیر خوردن شلوار
تیر بر بز
بر کوهی
که مال خودش بوده...
زمان
برای حتی مردن
نامناسب است
برای حتی
پروکرست در جهنم
و وبگردی بر سوزن
و گفتن داستان زخم‌هایی
که با سوزن
زخم هم را می دوزن
حسینی مرده
حسینی امارات است
اربعین
زیر آفتاب
سینه می‌زند

*تتلو
 
پیچیده
از چیزی گفتن
که بسیار ساده است
فرز
در بافت‌های ساده پنجه کشیدن
احمق
در میان نخ‌ها
تند تند نفس کشیدن
تا صاحبت بیاید
کلاف باز کند از تو
و تو را جای نرمی از خود
بخواباند

 


چیزی از قلب قفس جوشید
اتاق ساکت بود
پرنده گفت
"درنگ؟
نع
اصلن لازم نیست
بل
باید الان بلبل شد
با اتکای خاص
به سرخی چشم‌های ترسناک
با اتکای خاص
به حر و حریرهای دردناک
انگار نه من در قفس
بلکه
سیاووشی
 بنشسته باشد
بر شانه‌های اسب"
بلبل گفت
"قرمز کنم کمی
- تنها کمی -
تابستان را 
سر وقت‌ش 
خنک که شد
فواره را می‌بندم"


تلخ گفت بعد
 در باب "حدیث آرزومندی" 
و خون
 روی دیوارها پاشید
بر صورت حیاط
چراغ بالکن روشن شد
زن‌ها
پیرهن نازک ملافه پوشیدند
و خونین و خندان و زیبا
بچه‌می
آفریدند
جهان از جیغ خونین بچه
از واره‌های فر
پرشد

فرواره گفت بعد
"هر پرنده‌ای عمری دارد
هر عمری ترانه‌ای
و هر تزانه‌ای شهیدی
بعد شهید کافی ارائه داد
بسته‌های کوچک غم
در کفن پوشیده
و دسته‌های شادمان عزادار
"برادران غرق‌ خون" انگار
حسین 
معنای جنگ را فهمیده باشد

بلبل مرد


 
Then there was the pain
who did not ask me about things
- pain never asks -
answered not
-never answers-
and it was
-it always is-
It comes up you
clings on the eyes
and does not cut
-it never cuts-
Then there was the pain
waves were there
sun was there
I was there
eye was there
and the sea
blue
-was pain-

 

   
 
  Susan Meiselas / Magnum Photos 
 

USA. Tunbridge, Vermont. 1975, Carnival Strippers

 
 

  Goolabi , Roozmashgh(Peyman) , Deep-hole , Sepia , Forb. Apple , Vaghti Digar , Pejman , Ahood , Bahar , Banafshe , Halghaviz , Hezartou , Last Jesus , Ladan , Costs , Tireh , Goosbandane , Tabassom , Aroosak1382 ,   Shahrehichkas

 
        Zirshalvari
        Welbog 
 
       Bi Pelaki (Me & Shahram)
 

   SHAHRAM