Persian based weblog dedicated to literature and cultural interests author prefers to be called as Ali Chelcheleh if you are not inranian try my ENGLISH SITE 

 
  صدای بال چلچله ها ابرا رو برونه یه روزی
 

 
 
 
- ببخشین خانم
- جونم
- جونتون بی بلا
- منظور
- خوش به حالتون
- چرا ؟
- چشاتون چقد سیا ، چقد قشنگه ، من چشاتونو خیلی دوس دارم
- ممنونم شما چقد مهربونید ...

 
درختا ودخترا از یه خونواده ان ولی
تو از یه خونواده دیگه ای
تو از قبیله آسمونی
قدت بلن نیست
ولی همونی
مهم نیست کجات سرخه
یا چرا سرخ میشی
کجا وای میسی
با کی میری
تنت رنگ آسمون دم غروبه
رنگ آسمون صب
آسمون که با آسمون فرقی نداره
داره ؟

 
آنکه نیامده
دلیلی ندارد بیاید
و آنکه آمده
نخواهد ماند
تنهایی درد مشترک آدمهاست
و صدای شیونی است که شبها
از تمام خانه ها می آید ...

 
اثر ادبیات شرق بر داستان نویسی غربی ...

ویکتور هوگو : چرا همه منوبا چارلز دیکنر اشتباه میگیرن ؟
من : چون اونم ریش بزی داشته ...
چارلز دیکنز : من که ریش بزی نداشتم
ویکتور هوگو : منم همینطور
من : عجب ...
درک ما از ادبیات اروپا چقدر کوتاهه
ویکتور هوگو: عجب سخن عالمانه ای
چارلز دیکنز : یادم باشه اونوتوداستان بعدیم بنویسم ...

 
چقدر گلوله ها زحمت کشیدند
تا از افق سرزمین خسته
ریدمان
طلوع کرد...

 
خدایا من یادم نبود اصلا
چقدر الیور تویست فقیره
خدایا منو ببخش
دعامو قبول کن
این بار
نذار کوزت بمیره

 
سلام
ممنون که فکرم نبودی
دیشب راحتتر خوابیدم

 
روزیکه بابام به گربه چاق لوس خونه که حمید صداش میکنه هاشم غذا داد بعد به گربه کوچیکترش که اسمش حشمته غذا داد، بعدشم به گربه ریز لاغرمون که حمید میگه بهش بهادرم غذا داد بعدش به یکی از گربه های بیچاره حیات غذا داد وقیافه خوشبخت گرفت من نباید بهش میگفتم که توی کوچه ده تا گربه جمع شده که ونگ میزنن ...
یه چیزی تودلش شکست، بابام هیچ وقت به هیشکی هیچی نمیگه. آدم خوبیه ولی اهل نوشتن نیست ولی کسی نباست بهش میگفت که هیشکی نمیتونه به همه گربه های گشنه دنیا غذا بده هرچیم که شبیه بابای من باشه ...

 
گاهی فک میکنم زندگی آخرش همینه بری لب یه دیوار خیلی بلند پایین و نگا کنی خنده ات بگیره ؟
یا کسی بیاد جلوت لخت شه قشنگ باشه سینه هاش هاج و واج بمونی گریه ات بگیره ؟

 
برای B-B که پیغام گذاشته بود ...

زیر لباس من خزیدی تو...
من
چه جور تو رو از تن در بیارم ؟
چکار کنم ؟
سگ کی باشم من ؟
دست ندارم
که از لای انگشتام ریخته باشی ...
زبون ندارم فقط
وگرنه همون اول
بت گفتم بودم ...
جراتم نیست
روت دست بذارم ...

 
از شعر گذشته شومیگم
ما
یعنی انقلاب مستضعفین بوگندو
در بم
ریدیم
نه من
این شهادت تاریخه
که میگه
- " بعله اولیای انقلاب اسلامی
در واقعه کمی جانگداز بم
ریدند "
برا اون ریدنشه که مهمه وگه نه تاریخ
از این آدم مردنا خیلی دیده

 
خوش به حال بچه مچه های جردن
چه دوست دخترای خوشگلی دارن
چه هیکلای نازی
چه سینه های وازی
چه دستای خوشگلی دارن
چقدر چشاشون قشنگه...
خوش به حال بچه مچه های جردن
چه دوست دختراشون قشنگه ...


 
غم بم...

بین اون همه آدما
که شب با هم خوابیدن
مردن
هیشکی برهنه نبود ؟
جنازه اشوکجا گذشتن ؟
من دلم جنازه میخواد
 
امروز دیوونه شدم ....

بچه های کارگاه قاطی کرده بودن سر قضیه بم ، من اصن قاطی بودم ،یعنی هستم. همیشه بودم. گاهی لااقل نه همیشه مثل حالا ولی لااقل بهتر بودم. قبلا گفتم که، قاطی کردم، داغ شدم تقریبا همه چی روبه گند کشیدم. کسی خوشش نیومد. حق داشتن. راست گفتن اصلن کار خوبی نیست. هیچ چیز خوبی اصلن خوبی نیست. یکی از بچه ها میگه همه چیزا خوبه، خنده داره اینکه همه چیزا خوب باشه مث اینه که همه چی بد باشه یا اصن نباشه ...
هیشکی نفهمید من چی گفتم، فی الواقع قصد من اصلن ریدن به هیشکی نبود نمیخواستم دل کسی روشکسده باشم دیوونه شدم ...
یعنی سر چی دیوونه شده بودم ؟
تو که بهتر میدونی الاغ نمیدونی ؟

 

   
 
  Susan Meiselas / Magnum Photos 
 

USA. Tunbridge, Vermont. 1975, Carnival Strippers

 
 

  Goolabi , Roozmashgh(Peyman) , Deep-hole , Sepia , Forb. Apple , Vaghti Digar , Pejman , Ahood , Bahar , Banafshe , Halghaviz , Hezartou , Last Jesus , Ladan , Costs , Tireh , Goosbandane , Tabassom , Aroosak1382 ,   Shahrehichkas

 
        Zirshalvari
        Welbog 
 
       Bi Pelaki (Me & Shahram)
 

   SHAHRAM