Persian based weblog dedicated to literature and cultural interests author prefers to be called as Ali Chelcheleh if you are not inranian try my ENGLISH SITE 

 
  صدای بال چلچله ها ابرا رو برونه یه روزی
 

 
 
 
برف من را عصباني ميکند ….

يادم مي آيد چه تميز که ميشد ما باشيم حالا چه کثافتي کشيديم خودمان را حالا يعني حسابش را که ميکنم يادم از زمان بچگيم مي آيد و رفيق بازي زمان قديم رفتن زير توپ دو رنگ کوبيدن و حالا که يادم مي آيد به هر زني که نگاه ميکنم نگاهم راست ميرود به فيها خالدونشان که هيکلش توي دست مي آيد يا نه …
تو هم قرار بود باشي من و تو با هم قرار بود برف را براي من خاطره انگيز باشد که حالا دلم از ديدن همه چيزش گرفته …
بدنيا که آمدم کاشکي مرا توي شيشه الکل ميگذاشتند…

 
فاحشه ها را من دوست دارم ....

لاغرترند تنشان گرمتر است ، سبزه هستند ، موهاي همه جاشان زبر و سياه است اکثرا به پاييز فکر ميکنند که کار و بار برگ ريخته ها کساد ميشود ، لباسشان را که واکني تنشان چيز زيادي ندارد بگويد لا اقل نه به اندازه چشمهايشان يا گونه هاي برجسته شان که گاهي کبود ميشود . مدام حرفشان از همه چيز هست غير آن چيزي که خيال ميکني . مي آيند توي ماشين مينشينند باران ميبارد نگاهشان را به سقف ماشين ميگيرند آفتابگير را بالا ميزنند و عکس خودشان را توي آينه نگاه ميکنند به عکسي که گوشه چسباندي دختر تيتيش آقاي خفري شايد که گفته بودند بايد بگيري گرفتي ولي راه به اتاق خوابت نداده هزار شب خداي بعد از بچه دار شدنتان بود پرسيد " قشنگه ؟" و جوري ميپرسند که نفهمي خودش را ميگويد يا آنکسي که توي آينه هست . دست ميگذاري سر زانوهايش خنديده ...
من فاحشه ها را دوست دارم کثيف ترين هاشان وقيح که ميشوند از همه زنها پاکدامنترند ...

 
کسي توي تاکسي ميگفت

" من از چادريها خوشم نمي آيد . اين اصلا يک موضعگيري سياسي نيست ، يعني هر کس که ميخواهد چادر بپوشد به درک بپوشد ، فقط انتظار نبايد داشته باشد که من خيلي دوستش داشته باشم . دوزاريم ميافتد وقتي قديمها بعضي از دخترها شيريني را قايم ميکردند تنهايي ميخوردند يعني چه؟ . خوب ميشد بهشان گفت خسيس ولي وقتي کسي تنش را که خودش نميتواند به تنهايي از آن لذت چنداني ببرد به آن هيبت دهشتناک در مي آورد که ديگر نشود نگاهش کرد بايد به بقيه حق بدهد که اعصابشان به هم بريزد . فکر ميکنم در يک جامعه متمدن همانطور که اجازه نميدهند خانه ات را که اثر باستاني است خراب کني جايش برج بسازي ، يا رخت پهن کني بريني به قيافه اش ، در مورد لباس پوشيدن آدمها علي الخصوص زنها بايد مقررات سختتري وضع کنند که اعصاب امسال من اينطور توي خيابان که راه ميروم قاط نزند ...
بابا مگر فلان شما طويله است که دورش حصار بکشي سالم بماند گل گوسفند ديگران نرود توش ! ول کنيد اينحرفها را کمي به فکر شکل و قيافه شهرتان باشيد "

 
مجموعه اي رو ديدم توي سايت مگنوم از کسي به اسم عباس

بايد آدم معروفي باشه با اسمي که براي منم آشنا ولي فعلا نميشناسمش
چشم من شد براي سالهايي که نديده بودم
سالهايي که کشتن هنر بوده , بدبختي نزديک بوده کسي نميديدش
من به اين عکسا افتخار نميکنم
حالم از خيلياشون به هم ميخوره خيلي هاشونم برا من ديگه معني ندارن
يه نگاهي بهشون بندازيد

Iran: La Révolution Confisquée

 
ديم

مخش خرابه
ميگم "چيه باز داداشي ؟"
ميگه " آدم آورديم برامون Wireless link نصب کنه آسمونو نيگا کرده گفته تا بارون نياد وصل نميشه"
" همه کارا اينجا ديمي همه کارا "
ميگه ميذاره ميره ...
 
من فمينيستها را دوست دارم ...

به عقيده من فمينيستها هم مثل اکثر زنها موجودات بسيار زيبايي هستند من به خصوص رنگ لبهاشان را که عمدتا به قرمز تيره با رگه هاي صورتي ميزند بسيار دوست دارم فمينيستها لباسهاي چسبان ميپوشند و اکثرا سيگار ميکشند و درهنگام عصبانيت بسيار زيبا ميشوند، راحت عاشق ميشوند و با شاعر جماغت ميانه خوبي دارند . همين دلايل براي دوست داشته شدنشان کافي است ...
من شاعر قانعي هستم ...

 
راجع به اين پسرک عبدالرضايي ...

راستش بدم نمي اومد جايزه رو بگيره ، من في البداهه اشو خونده بودم خيلي بهتر از بقيه نبود خوب ولي زورشو زده بود آدم بي استعداديم نيست ...
رسمه به خاطر سن و سالمم که شده سمت اون باشم ...
منتها با گهي که اين هفته اي مدام همه رو کشيده يه جورايي ياد مسخره بازياي اين هنر پيشه هاي هاليوود افتادم . که تا تقي به توقشون ميخوره برا اينکه يه اسمي در کنن ميان تو ايوون خونه اشون لخت ميشن که يعني ما اينيم . يه جورايي بهش مشکوکم خوشم نمياد کسي بخواد تيز بازي الکي در بياره خودشو بيخود بگيره ...
اينکه آدم اخلاقش گه مرغي باشه به هر حال جزو طبيعت شاعريه ولي تيز بازي برا اينکه جايزه بگيري منتم بذاري يه حرف ديگه است .
رک و راست آدم که نميشه بره بگه من خيلي کارم درست حالم از همه اتون به هم ، بعدم جايزه رم بدين من ، يعني ميشه ولي گنده تر از اين حرفا باشه بايد آدم ...
کارنامه اي ها هم که گه زدند با آن جايزه دادنشان اين يارو مويد ديگه کي بود ؟
بابا حيثيت شاعر جماعتو اين برادر لاريجاني برده کافي نيست يه حاليم شما دادين ؟
دست از سر هم بردارين ديگه ...

 
يک چند حرف موند سر دلم که بايد زده باشمش :

اولندش اين مملکت خراب نکبتي هيچ وقت خدا توالت نبوده بوي بدي هست اگه بوي جنازه است جنازه گه نيست عزيزه بوي بدم اگه داشته باشه جنازه نزديکترينا به آدمه که گلوله خوردن يا دق کردن مردن
دومندش عزيز منه هر کي بياد مهمون منه آبروداري ما رو کنه پيش غريبه ها، اونايي که اونور خاکن چيزي تو سلام غريبه ها اگه هست براشون نصفش به مسجد اي يزد و نيشابوره نصفش به حافظ و مولاناست نصف ديگه اش به جک و اسميت امروزشونه، آبروشونو داشته اين مملکت، آبروشو داشته باشن
سومندش قربون همه که comment گذاشتن از اينور آبي و اونور آبي
چهارمندش سياهي که تا ابد سيا نيست هست ؟
پنجمندش ايران ميبينمتون همه رو ...
ششمندش زياده عرضي نيست

 
دوست عزيز هميشه روزنامه نگارم آقاي راشدان

باد اول که آمد پرنده ها پرکشيدند رفتند
پاييز که آمد گلها خشکيدند رفتند
زمستان هم که بشود برف هم که بيايد خاک جايي براي رفتن ندارد ...

گاهي فکر ميکنم ما مردم ، عاديهايش را ميگويم مثل ملت کوچه و بازار چه ميدانم همکار اداره، سبزي فروش محل ، مهندس تازه کار ، صفحه بند مجله ، مثل خاک ميمانيم عمرمان بيشتر است تحملمان بزرگتر شانه امان به اين سادگيها زير اين بارها خم نميشود . نه اينکه دردي که به گرده ظريفتر ها هست به شانه درشتترها نيست نه شايد پوست ما کلفت شده دلمان چندان براي گربه ها نميسوزد لااقل براي گربه ديگران نميسوزد که برايش آتش نشان خبر کنيم ، دنياي امثال ما ساده تر از اينها ميگذرد توي جهارراهها يا پشت ترافيک ...
خيليهامان هستند فکر آسانتر ميکنند ميايند جايي پيش شما که برعکس شما اصلا برايشان راحت نيست تنهايي ميميرند ...
بعضي ديگر هم هستند از آدمهاي عادي که آنور آب را ، آبجو خوردن را ، زن سر برهنه ديدن را از توي ماهواره دوست دارند ولي فکرش را که ميکنند ميبينند دنياي عجيب شما جايي برايشان ندارد ميدانيد آدم عادي همينطور عادي هم که هست هزار مصيبت دارد چه برسد به اينکه انگ مهاجر هم بخورد روش ، باباي من حرف خوبي ميزند هميشه ميگويد يعني وقتي من و برادرهايم به رفتن پيله ميکنيم ميگويد به ما هنوز نرسيده جوري اين را مقابل از ما گذشته ميگويد ...
اشکال آدم عادي بودن همين است حرفت سر راست جمع نميشود که حالي طرف بکنيم چه ميخواهيم ...
حسابش را ميکردم ميديدم گر چه خيالم از بهنود راحت است که دست بني بشري بهش نميرسد ولي هر چه مينويسد جوري دلم را تنگ ميکند که ياد قديمها بخير ...
يا خود تو آقاي راشدان
نميدانم شايد حق با توست
روزنامه نگارها بيايند در دمکراسي کتاب و روزنامه بنويسند
باهوشترها بيايند دکترا بگيرند
مملکت خالي بشود
ولي آخرش
تا ابد که در روي همين پاشنه نميگردد دوران همه گذشت دوره اينها هم ميگذرد
پاييز که رد شود پرنده اي که رفته مي آيد خاکي بايد باشد بگويد به گلها چه گذشته د
ما ميمانيم تا شما برگردي سفره را انداخته باشيم

حرفهايت را توي گويا خواندم ..
 
خسرو

مردن کنار اسم تو کوچک است
و فعلي ماضي نيست
در گذشته اتفاق نمي افتد
بزرگ ميشود
لقب مي گيرد
به نام تو
که پله پله پايين / ميروي / بالا
گلدان آب ميدهي
پرنده نگاه ميکني
مي روي
که در مضارع اتفاق بيافتي
و رفتنت همينطور در زمان مضارع ميماند

Labels:


 
براي من گلوله بياور
من
اسب تنهاي پا شکسته ام
براي من
آب
نه
بيل بياور
آتش گرفتم و ديگر
از اطفاء اين همه حريق گذشته ام

Labels:


 
1 – netfirms انگار تصميم گرفته ما را بيخيال شود فعلا اوضاع عکسهايمان درام است تا ببينيم چي ميشود
2 – سرمان شلوغ است اين هفته شايد نشود بنويسيم .
3 – دلمان هنوز گرفته ، خواب کشتن و راحت شدن ولمان نميکند . باورتان بشود نشود چند وقتي است که از اشيايي که ممکن است باعث کشته شدن شود دوري ميکنيم
4 – شعر :

مورچه در قطره آب
مگس در ليوان چايي
ومن
در استخر خانه دايي

5 – نا اميدي که شاخ و دم ندارد . دارد ؟
6 – خستگي که شاخ و دم ندارد . دارد ؟
7 – از مکانهاي بلند هم دوري ميکنيم . آنجا ها که بوي باد آدم را ديوانه ميکند که برو پايين و آدم را هول ميکند مثل بوي پيرهن دختر بچه ها مست ميکند آدم را که بيا بغلم بگير سرت را بگذار روي شانه هام.
8 – اگر بميرم دلم برايت تنگ ميشود
9 – زنده هم که هستم دلم برايت تنگ ميشود
10 - اميدوارم از همان لندهوري که با تو ازدواج ميکند ايدز بگيري ...

 

   
 
  Susan Meiselas / Magnum Photos 
 

USA. Tunbridge, Vermont. 1975, Carnival Strippers

 
 

  Goolabi , Roozmashgh(Peyman) , Deep-hole , Sepia , Forb. Apple , Vaghti Digar , Pejman , Ahood , Bahar , Banafshe , Halghaviz , Hezartou , Last Jesus , Ladan , Costs , Tireh , Goosbandane , Tabassom , Aroosak1382 ,   Shahrehichkas

 
        Zirshalvari
        Welbog 
 
       Bi Pelaki (Me & Shahram)
 

   SHAHRAM