L'hymne des femmes
داریم میام ما
اسمامون عجیب ه
تنامون
تازه واز ایم
کسی ندیددمون
نفهمیددمون
نشنیدپمون
اصن
تمون زندگی
تموم یامون دد بوده
از شب اومدیم ما
شب هم جای رفتن مون ه
قصد موندن نداریم
یه پیچکی
یه درختی
اصن یه مش شن پاکی
شیم توش تا
قبل اینکه کسی ببینه
رفته باشه
بیاین ما رو
با ما بیاین
از ما شین
روتون به ما باشه
پا شین
مهتابه
مهتابه
مهتابه
به ظهر کتافت قسم
اسم فردا شب
مهتاب ه
[+] --------------------------------- 
[0]
کلاف کلمات کلافه
باران بیامده
باد توی پرچم است
و انبوهی از شادروانهای شادامان
ارواح خالههای ادباری
توی لوسترها ن
- باید شمال میرفتیم
همانموقع
که زور شهلایمان بیشتر بود
عصر جدید بود
و یک فنجان دیگر از قهوه
آدم را کشتن نمیداد
(قهوه؟
چرا باید آدم از فنجان قهوه بمیرد آقای ناصری؟)
باید
بدون ادبار و شماتت
شمال میرفتیم
و آنقدر
جوجه میگردیدم
که جهان سرگیجه میگرفت
دستول باید
باید شمال میرفتیم
(کاشکی
تمام آخ این آخ این حمیرا
با رانندههای غمگین بین راهی
ازدواج میکردند
و کاشکی تمام رفتههای جهان برمیگشت
و هر چه آمده بود
بر میرفت
- در همین مایهها یا-)
دریا باید
قبل اینکه ما نمك بگیریم
عقب میرفت
[+] --------------------------------- 
[0]
اگر بدانی که با نرفتنت
از وقتی
از لحظهای که گفتهای که
یعنی من فکر کرده بودم
که با نگفتنت گفتهای که
اگر بدانی که
از آن لحظه هستی
چقدر دیفرنت است
اگر بدانی خورشید!
بدانی چه میکند
با جان آدم این unterschied
چه میکند باران پاییزی
با فرشهای داغ تابستان
تیوبهای داغ غذای تشویقی
با کسالت گربههای خانه
که چه میکند اینکه
مردم بخواهند زنده باشی
چقدر حال میدهد
تو را تو را
تو را
صدا کند آدم
"مردم"
و منظورش از مردم
شبیه دیگران نباشد
چقدر حال میدهد بمیرد آدم
و مردنش
شهادتی بیهوده
از عظیم فرامین
ملافهدار تو باشد
حکم حکومتی بکن مرا بگذار
تند رای زندگیم
آتش گرفته بر
اختیار تو باشد
[+] --------------------------------- 
[0]
درخت
در کنار جویبار
شکسته آمده بود
جویبار ساکت
پر از پرنده بود
نجوای بیدلیل گنجشکهای خیس
و سرمای رخوتانگیزی
در درخت جاری بود
باد میآمد
و با هر باد
چند قایق برگی
از تن رودخانه
بر درخت میافتاد
[+] --------------------------------- 
[0]
کاش عکس گربه میدیدم
گربهی کافی
از همان موبلند سبیلبلند ابروبلندها
کاش
غفلت نمیکردم
و برای عکس گربهام
عکس شیر میگذاشتم
و روی پشمهای پشتش
عکس شانه میگذاشت
سشوار
درست در کنار ابروها
گربهی گربه
کاش نساجی بروجرد اینهمه
آفرهای تازه نمیداد
توی راهنمایی و دبستان
ه nerve gas نمیزدند
کاش از خرید خود راضی بودم
کاش پارسیان از من
از علی عزیز باز هم تشکر میکرد
و میشد
عکس گربهام را ببرم کلینیک حیوانات
پیش دکتر کافی
کاش عکس گربهام را
معالجه میکردم
خودم به کیرم
کاشکی لااقل عکس گربهام نمیمرد
[+] --------------------------------- 
[0]