Persian based weblog dedicated to literature and cultural interests author prefers to be called as Ali Chelcheleh if you are not inranian try my ENGLISH SITE 

 
  صدای بال چلچله ها ابرا رو برونه یه روزی
 

 
 
 
درد
از رگ‌های بنفش پیشانی
و از کناره‌های دماغ
در نفس پیچیده
و حیوان سفید پیچیده را
خسته کرده است
اژدها رگ‌م را رها نکرد
و گفت
"تو نسبتن سوار خوب سالمی هستی
الله وکیل شمشیر هم بد نمی‌زدی
گر چه شمشیرت کوچک بود
ولی خوب الان
سوخته و خسته هستی
و این حرف‌ها
کل‌کل بیهوده است
وقت هم ندارم
باید کارهای جدید بنویسم
و قسمت‌های مهمی از خانه
نسابیده مانده
و من باید شب زودتر بخوابم
باید الان...
...
وقت ندارم می‌فهمی؟"
گفتم
"لااقل جنازه را
برای کلاس
با خودت بردار
من لنیستر هستم
یا اسنو
یا جان 
یا دیوید
به‌هر حال زور زیاد داشتم
و می‌شود جایی‌که توی دوربین نیست
دریا بیاندازی"
سوسمار بزرگ لبخندی زد
تا پریده  باشد
کمی دویده بود
تا هنوزصدای گام‌ش آن‌جا بود
من هنوز به دنیایتان نیامده بودم
مردگان جواد بیچاره...

 

   
 
  Susan Meiselas / Magnum Photos 
 

USA. Tunbridge, Vermont. 1975, Carnival Strippers

 
 

  Goolabi , Roozmashgh(Peyman) , Deep-hole , Sepia , Forb. Apple , Vaghti Digar , Pejman , Ahood , Bahar , Banafshe , Halghaviz , Hezartou , Last Jesus , Ladan , Costs , Tireh , Goosbandane , Tabassom , Aroosak1382 ,   Shahrehichkas

 
        Zirshalvari
        Welbog 
 
       Bi Pelaki (Me & Shahram)
 

   SHAHRAM