Persian based weblog dedicated to literature and cultural interests author prefers to be called as Ali Chelcheleh if you are not inranian try my ENGLISH SITE 

 
  صدای بال چلچله ها ابرا رو برونه یه روزی
 

 
 
 
زندگی یک راه خیلی طولانی است که آدم نمی داند که به کجا می رود مثل همین نوشته نمی فهمم کجا دارد می رود. اختیارش دست خودش است اختیارش اگر دست من بود می بردمش لای پای یک زنی یا بین سینه هایش خیلی خوب است که آن چیزی که آدم می نویسد بوی خوب گرفته باشد. زندگی هم همینطور است وقتی آدم آنرا می برد لای پای زنی یا بین پستانهایش زندگی بوی خوب می گیرد. و آدم احساس می کند که صاحب زندگی است. مثل این نوشته که من انگار صاحب اختیارش هستم و یک چیزی تجربه ای به من می گوید که راهش خیلی طولانی است. مثل زندگی که آدم به خودش می گوید اکثر آدمها یک پنجاه سالی زنده می مانند پس لااقل یک بیست سالی مانده و این بیست سال زمانی خیلی طولانی است و شاید هم که دیده شاید هم هیچوقت تمام نشد. ولی اختیار هیچ چیز دست خود آدم نیست نه زندگی و نه آن چیزهایی که می نویسد. هیچ چیز را نمی شود یک قدم هم از آنچه قرار بوده جلوتر یا عقب تر برد. به همین راحتی تمام شد آدم آخرش می فهمد که به آخرش رسیده. زندگی هم همینطور است زودتر از آنکه قول داده تمام می شود...

 

   
 
  Susan Meiselas / Magnum Photos 
 

USA. Tunbridge, Vermont. 1975, Carnival Strippers

 
 

  Goolabi , Roozmashgh(Peyman) , Deep-hole , Sepia , Forb. Apple , Vaghti Digar , Pejman , Ahood , Bahar , Banafshe , Halghaviz , Hezartou , Last Jesus , Ladan , Costs , Tireh , Goosbandane , Tabassom , Aroosak1382 ,   Shahrehichkas

 
        Zirshalvari
        Welbog 
 
       Bi Pelaki (Me & Shahram)
 

   SHAHRAM