Persian based weblog dedicated to literature and cultural interests author prefers to be called as Ali Chelcheleh if you are not inranian try my ENGLISH SITE 

 
  صدای بال چلچله ها ابرا رو برونه یه روزی
 

 
 
 
گاهی نیستی و هستی آنقدر نزدیک میشوند به هم، که آدم احساس میکند نیست وقتی هست. و یا اینکه هست وقتی نیست. آدم آرام آرام خیال میکند دارد آب میشود. چیزی میان مایع و جامد چیزی اسهال و این کلمه نا مربوط دوستت دارم مدام وجدانش را آزار میدهد. آدم میتواند گاهی به کتاب نیمه بازی که داستانش نصفه مانده بگوید بیلاخ. ولی هر کار میکند پاهای از هم باز زنی که توی مهمانی بیخیال نشسته وادارش میکند به فلسفه هایش بریند. این اصلا عادلانه نیست ما ماشینهای کاملی نیستیم ما ایدز نگرفته بی دفاعیم. گاهی نمیتوانیم بگوییم نه. اشکالمان همین است...

 

   
 
  Susan Meiselas / Magnum Photos 
 

USA. Tunbridge, Vermont. 1975, Carnival Strippers

 
 

  Goolabi , Roozmashgh(Peyman) , Deep-hole , Sepia , Forb. Apple , Vaghti Digar , Pejman , Ahood , Bahar , Banafshe , Halghaviz , Hezartou , Last Jesus , Ladan , Costs , Tireh , Goosbandane , Tabassom , Aroosak1382 ,   Shahrehichkas

 
        Zirshalvari
        Welbog 
 
       Bi Pelaki (Me & Shahram)
 

   SHAHRAM