Persian based weblog dedicated to literature and cultural interests author prefers to be called as Ali Chelcheleh if you are not inranian try my ENGLISH SITE 

 
  صدای بال چلچله ها ابرا رو برونه یه روزی
 

 
 
 
عباس
دستهاش را
داده بود حسین
عباس
چشمهاش را
داده بود حبیب
بیب بیب
عباس مداوم اسبش در ترافیک سبز کوفه بود
عباس
در میان ر‍ود
مشکی دونده بود
و در دویدنش پریدنش
فرات داشت
دجله داشت

«در تحلیل پدیده کربلا
باید به جغرافیا توجه داشت
کلاً طاغوت
کلاً استعمار
و اینکه بین نهرها به قدر زیاد فاصله بود
و باید توجه کرد
از کدام
یا چقدر از هم رود
آقای حجت الاسلام فلان می‌فرمود…»

- عباس!
بچه‌ها بچه‌ها!
بچه‌ها تشنه‌اند عباس
«سلامٌ علیٰ…» آقای بابای مرده
«سلامٌ علیٰ…» آقای زینب تنهاس

«به حادثه کربلا
باید دقیق توجه کرد
مدیریت عالی بود
مثلاً اینجاس
در این نمودار لشگر یزید با رگ قزمز
لشگر حسین با ردای سبز
و این نقطه در میان رنگ قرمز عباس
آقای دکتر فلان گفتند»

- رفته بودم آبی استخر
رفته بودم دکتر
دکتر گفت
موهات نمی‌ریزند
فقط نازک شده موی اینجاهات

- علی گاهی کمی پاشو
زودتر صبحانه‌تو بخور
قهوه سرد می‌شه
نون خشک می‌شه
مردم کربلا…

 

   
 
  Susan Meiselas / Magnum Photos 
 

USA. Tunbridge, Vermont. 1975, Carnival Strippers

 
 

  Goolabi , Roozmashgh(Peyman) , Deep-hole , Sepia , Forb. Apple , Vaghti Digar , Pejman , Ahood , Bahar , Banafshe , Halghaviz , Hezartou , Last Jesus , Ladan , Costs , Tireh , Goosbandane , Tabassom , Aroosak1382 ,   Shahrehichkas

 
        Zirshalvari
        Welbog 
 
       Bi Pelaki (Me & Shahram)
 

   SHAHRAM