میشه عاشق دریا موند
و همزمون از دریا رفت
[+] --------------------------------- 
[0]
تمارین (جلیقه، مصر، طوطی، قول)
و شاعر به طوطی گفت
"جان پرندهی بابا
آمریکا
ارض موعود شاعران underground صلواتی ست
که پرشن نمیدانند
اگر روزی
تو هم
مثل پرندههای رادارگریز دیگر رفتی آمریکا
و اگر توی آمریکا
شاعری با موی شانهنکرده دبدی
که لطف سخن داشت
که رانندگی بلد نبود
شصت تیر نداشت
فرندز نداشت
فرمالیست بود
اگر روزی
توی تختخواب
- برات عجیب است ولی شاعران اکثراً
جای شاخههای درختان
روی تختخواب مینشینند -
اگر شاعری توی باستن
- شاعر خارجی بود
شاعر
به زبان انگلیش مسلط بود
و اسم اکثر شهرها
حتی بوستون را
خارجی میگفت -
اگر شاعری توی باستن
مصر به درد عمیق بودن بود
- عکسهای کون
دندان گرفتن پستان
طعم مادردرآر الکل
خواندن کتابهای تکراری
اتفاقات عادی دنیا که برا مولوی نمیافتاد -
به آنها
بگو من هم
چون شما
در قفس
شاعری خوابیده دارم
که مثل طوطی پرنده است
دلش تنگ میشود
برا من
برا دنیا
و تحقیرشان کن
بگو پرواز
- و تاکید کن پرواز -
بگو پرواز
جلیقه نجات شاعرها
از تختخوابهای سفت چرمی
و از سختی دنیا ست
به آنها بگو
شاعر من
- روی من
تاکید کن
خارجی باید بداند این زبان مادر پدر دار -
بگو او
میلی به هیچ چیز ندارد جز زنها
و بپرس از آنها
چطور میشود
که شاعری
که طوطی
-یعنی من -
از دنیا
در قفس دارد
بدون دلیلهای سکسی
دوست داشته باشد آدم را
[+] --------------------------------- 
[0]
ایلیاد ۳
تهران تا جهنم مسیر کوتاهی ست
هنوز ولی گاهی
تنگ میشود برا تهران
[+] --------------------------------- 
[0]
ایلیاد ۲
لطف کند خدا
ببرد جهنم ما را
و امر کند
به اعظم شیطانها
تا من را
با ارههای برقی
تکه تکه کنند
و خون بپاشد توی صورت تو
و تو
گریه کنی برام
و بعد
با اشکهای دردناک کیری تو
الباقی جهنم را
از کون بسوزاند
[+] --------------------------------- 
[0]
تمارین (برف، لاغر، مخزن، سبیل)
ایلیاد
"در بهشت ماه نمیتابد
در بهشت برف نمیبارد
و کلن این دافهای لاغر کاکاژ
برای امثال ما کافی نیست"
راننده با سبیلهای سوخته
و سفیدی عرق روی پیرهن
داشت از مقصدش به ما گرا میداد
دربارهی
یکی از امامها
شوخی زشتی کرد
- تمام مینیبوس خندیدیم
چقدر این گناهکارها
آدم بدی هستند -
به مجنون
گیر داده بود سر مخزن الاسرار
میگفت
دعا و کسشرات کار فرم
"ولی بدتر از فرهاد
یک بوس هم دخترک را نکردی"
و گفت عاشقی تازه آغاز میشود از بوس
بعد ما را نشان مردم داد
مست نبودیم
عاشق نبودیم
تو پیراهن پلنگی ساتن تنت بود
و مرا
- مثل عن دماغ -
به سقف چسبانده بودی از بوس
[+] --------------------------------- 
[0]
تمارین (برف، لاغر، مخزن، سبیل)
"در بهشت ماه نمیتابد
برف نمیبارد
و کلن این دافهای لاغر کاکاژ
برای امثال ما کافی نیست"
راننده با سبیلهای سوخته
صورت آفتاب
و جای عرق روی پیرهن
داشت از مقصدش به ما گرا میداد
دربارهی
یکی از امامها
شوخی زشتی کرد
تمام مینیبوس خندیدیم
[+] --------------------------------- 
[0]
تمارین (برف، لاغر، مخزن، سبیل)
"در بهشت ماه نمیتابد
برف نمیبارد
و کلن این دافهای لاغر کاکاژ
برای امثال ما کافی نیست"
راننده با سبیلهای سوخته
صورت آفتاب
و جای عرق روی پیرهن
داشت از مقصدش به ما گرا میداد
دربارهی
یکی از امامها
شوخی زشتی کرد
تمام مینیبوس خندیدیم
[+] --------------------------------- 
[0]