گفتم کسی از من نرفته
تشنه بودیم
بچهها
دبه بردهاند آب بیاورند
و صحرا هم
تنها نبوده
صحرا همیشه با ما بوده
و تمام چاههای کویر
از دالان تشنگی به هم وصل اند
گفتم
«ما نیز...»
و اگر باران نیاید انشالا
تمام درختها برگدار خواهد شد
آب چاه خواهد جوشید
گاو صاحب هدفون خواهد شد.
پروانه هواپیما
اسبها پورش
و نبود گندم هم
دریا بارید
کل داستان عن شد
[+] --------------------------------- 
[0]