عارفان دار زده
لشگر بنفش رنگ عارفان دار زده
که کنجکاو و با لبخند
به زخمهای هم
دست میزنند
توی کوچهها شبها...
و کوتی از کباب گنجشک
بهمن سیاه رنگ دماوند
شهر را به جیک جیک گرفتند
بوی باِل سوخته نیاوران را پر کرد
- برو آقا
پرنده مگر چند پر دارد؟
با سس تند قرمز
گریل گریل
آنچه در کتاب آخر خواندید
کباب بالهای کوچک من بود
صبح
مردهای بسیاری دیدند
که بیدلیل
در کنارهی چشم
ردی از تراخون دارند
[+] --------------------------------- 
[0]