به اعتماد نفس مردهای غیر تکیده اعتماد کرد
- بزرگها عینک کلفت میزنند
مقاله چاپ میکنند
و فلسفه میبافند -
به تارک جهان
که بزهای شاخدار بشاشش
روی آن ایستاده بودند
در حقیقتیورود کرد
که رویای شاعران
در آن عار است
جهان مقفیانگیهای انواری
جهان هن گاوهای پرواری
حقیقتی موازی از جهان
همان که راحت بود
به روز اعتماد کرد چون آفتاب داشت
دیده داشت
گرم بود
مردم داشت
به مردم اعتماد کرد
از شکوفهها گذشت
از شکوفهها گذشت
از بهار هم...
باغ مانده بود و زرزر پرندههاش
باغ مانده بود و تل شکوفههای بیمصرف
[+] --------------------------------- 
[0]