تقتیل
شرح:
عارض ام که
عامل قتل
قیچی دسته نقره بوده
در گلو
و گلو
از دو نقطه در زیر چانه پاره گردیده
پلیسها گفتند
"قاتل احتمالن جایی برای رفتن نداشته
احتمالن ترسیده
نه مثل الباقی مردم که میترسند
جور جنگیری ترسیده
به خون
نگاه کرده بوده
- خون
زیاد بوده در مقتول
و مثل اشک
بند نمیآمده خون از مقتول -
قاتل ترسیده
و تا مدتی
رها کرده بوده جسد را
- قاتلین زن همینطور اند
زن نمیتواند که با جسد تنها بماند
جسد باید
بعد مردن رها شود
خشک شود برای خودش تا وقتی
بعدش
باید قاتل
به صحنهی قیچی برگردد -"
" جسد بعد مدتی خشک و سفید و سبز میشود
بعد لابد شیطان آمده رفته
کارهای اداری عزراییل
قبض
روح
بیمه
بعد لابد صبح
میآیم و کاشی را
که هم رنگ خون ایشان زرد است
پاک میکنم
پلیس که نمیفهمد
پلیس که نمی داند
نیروی انتظامی که یادش نیست"
هه...!
قاتل احتمالن با خودش گفته
عارض ام به این که
بعد
خون از
گوشه ی سرامیکها
پشت درب بالکن
از روی بالکن به کوچه ریخته
ایشان فکر نمیکرده مقتول
انقدر صاحب خون باشد
بعد لابد آنجور که ما دیدیم
از کنار کوچه آمده خون
از کنار زمین فوتبال خاکی
بچه های ابله براش ردیف آجر گذاشتیده بودند
ریخته از پلهها پایین
از خیابان گذشته
ازپارک
و از پشت پاسخانهی اشتباهی
از همان شکاف باران لعنتی
درست
رو سفیدی جین نامناسب مورد بیحجابی چکیده
درست
عین فیلمهای نامناسب قدیمی از خون و کفتر
من
اول از صدای جیغ زنها فهمیدم
- جنس ناقص عمومن ترسو ست -
به سادگی
با زحمت و رشادت ما
پرونده مختومه است
- عرق ریخته شد
راه رفته شد
ایست داده شد
زن جیغ زد
زن گریه کرد
پنجره شکست -
زن قاتل الان
ضمیمهی عدالت گردیده
جسد اما
خستهمان کرده
شما احیانن
آنجا
سازمان انتقال خونی
فوارهی شهیدان کربلایی
مناظر دفن آقایی
لازم ندارید؟