Persian based weblog dedicated to literature and cultural interests author prefers to be called as Ali Chelcheleh if you are not inranian try my ENGLISH SITE 

 
  صدای بال چلچله ها ابرا رو برونه یه روزی
 

 
 
 

و من
خرچنگی گمیده بودم
و دریا مرا یابیده
بر صدف نشانیده
مُر نشانیده بر پیشان
از دست‌های دردناک
دست گرفته
بر سینه‌اش نشانده تا
عقب عقب
دست و پا بزند...

من
گمدیده خرچنگی بودم
کشاکشیده در لفاف کف
با دو چشی سیای استاره‌ماننده
که دارای دارای دارایی من بود
و برف تلخ نمک
خشکویده بر بازو
دریا به من ماهی داد
دریا به من شاهی داد
دریا مرا حکمت آموخت

و من خرچنگ کوچکی بودم
دریا مرا به دندان
به خود گرفت
در حباب و علف
در خود گردانید
صدای‌م خَر کرد
و روی چنگ‌هام بوسه‌ی شتک گذاشت
و یادم داد
جای بوسه‌ی مکرر یا کس
که دریا برای تنها نیست
در کنار همین سنگ
در کنار آشغال‌ها
و یا ته سیگار
یک‌ شنبه‌ای ناچار
تو را مدفون بوسه و ماسه خواهد کرد
و من خرچنگ کوچکی بودم
با چشمهای طلایی
در انتظار این‌که نفس
از میان شَن
به شش‌های آماسه آید
آید
آید
شد

 

   
 
  Susan Meiselas / Magnum Photos 
 

USA. Tunbridge, Vermont. 1975, Carnival Strippers

 
 

  Goolabi , Roozmashgh(Peyman) , Deep-hole , Sepia , Forb. Apple , Vaghti Digar , Pejman , Ahood , Bahar , Banafshe , Halghaviz , Hezartou , Last Jesus , Ladan , Costs , Tireh , Goosbandane , Tabassom , Aroosak1382 ,   Shahrehichkas

 
        Zirshalvari
        Welbog 
 
       Bi Pelaki (Me & Shahram)
 

   SHAHRAM