روی تپه ایستاده
نگاهت می کند که میآیی
- از قدیم آمدن برام صفات تلخی بوده
صفات خسته ای بوده
صفات مریضی بوده
از قدیم
توی آمدنم
دست و پا زدن بوده
چرک شدن بوده
بر زمین نشستن بوده
نفس زدن بوده -
روی تپه ایستاده
نگاهت کند که میآیی
و خورشیدترین دوایر نارنگی دنیا
آرام
سر بگذارد به شانه هاش
ابرهای جهان سرخ اند
تمام ابراهای جهان سرخ اند
[+] --------------------------------- 
[0]