D7-D6
E7-E5
آهسته و کم کم
شب
آهسته و زیبا
پیش می آید در من
با فوجی از ستون پیاده های دو سوی
با جفت چشمهای چشمک زن اسب هاش
فیل هاش
وزیرهای تشنه به خون
چشمهای سرخ سواره
که فاتحانه از هیچ
قتال می کنند
شب آهسته
قلعه های من را
فرومی ریزد
و من از صدای فرو ریختن
رخ ها
پر هستم
ای کاش
قسمتی قطعه ای از من
هنوز زیبا بود
[+] --------------------------------- 
[0]