بیهوده اش گریسته بودیم
مثل تخمی ترین از
تر ترانه ها
مثل فواره که روی بچگی هایدختری
آب پاشیده
با خود گفتیم
غمی عمیقن با ماست
و ما
بیهوده اش گریسته ایم
زیرا وی
دیگر نمی تواند
مثل بچگی های دختری
توی پارک
و التقاط نفس با فواره
نمی تواند دیگر
دیگر
دامنی صورتی
و فواره باشد
بیهوده اش گریسته بودیم
گلبرگ
گلبرگ
در دوایر گلبرگ ما
بیهوده اش گریسته بودیم
[+] --------------------------------- 
[0]