Persian based weblog dedicated to literature and cultural interests author prefers to be called as Ali Chelcheleh if you are not inranian try my ENGLISH SITE 

 
  صدای بال چلچله ها ابرا رو برونه یه روزی
 

 
 
 
گردی خونی دستهای استخوانی

یزدگرد
عین بچه ی من بود
روزهای عید 
همراه داریوش می آمد
و از مغازه ی ما 
آهنگ های تازه می خرید
فریادهای زیر آب
و کلی از نوارهای ریش دار قدیمی دیگر
و دستهای خیسش را
روی دیوار می مالید
و رد قرمز دستهای روی دیوارش
فریادهای ممتد الله اکبر بود
مثل نوچ های سبز گندم عید
مثل سبزه های زرد کرال توی رودخانه ها
یزدگرد 
عین بچه ی من بود
ستم کرده بود
ظلم کرده بود
زنجیر عبور داده بود
توی شانه ی مردم
دلیران تنگستان را
سر بریده بود
به حالت عین گنجشکی
و تا ته حیاط را
پر
کلاغ پر رفته بود
بچه ی من
و من
کفاش برهنه پای ساده ی عامی
یزدگرد را من کشتم
اگر چه جای بچه ی من بود
و دستهای خونین من
گردی تازه ی من بود

 

   
 
  Susan Meiselas / Magnum Photos 
 

USA. Tunbridge, Vermont. 1975, Carnival Strippers

 
 

  Goolabi , Roozmashgh(Peyman) , Deep-hole , Sepia , Forb. Apple , Vaghti Digar , Pejman , Ahood , Bahar , Banafshe , Halghaviz , Hezartou , Last Jesus , Ladan , Costs , Tireh , Goosbandane , Tabassom , Aroosak1382 ,   Shahrehichkas

 
        Zirshalvari
        Welbog 
 
       Bi Pelaki (Me & Shahram)
 

   SHAHRAM