سوسیس درد می کند
کاش من هم
مثل آدم
شاعر خفنی بودم
- زنها
باکلاس را دوست دارند
باکلاس سیگاری
باکلاس بوی قهوه
باکلاس تنفر از دنیا
ولی شیک ها... شیک
شیک برقد
شیک لاغر
آدامس آبی و قرمز
آدامس ممنوع طعم سیگاری
خاک تو سرم
اگر شاعر باکلاسی بودم
به سرنوشت دنیا نمی اندیشیدم
هودی نمی پوشیدم
سیگار زر می کشیدم
و انگشت راستم
زخم عمیق قلم داشت
- زنها زخم های عمیق را دوست دارند
گاهی می آیند
توی زخم هام را
نگاه می کنند به من
که لخت لاغر
در ته زخم هایم نشسته ام
کاش
دردهای با کلاس داشتم
درد با کلاس هم خوب است
مثلن میگرن
مثلن درد گوش کوهنوردها توی ارتفاع سویس
مثلن
خود سویس
- زنها سویس را دوست دارند
سویس زخمی بزرگ است
عرق نمی کند
کوهنورد و سالم
سفید و پشمالو
همه اش فکر نجات آدمهاست
کاش لااقل این شعر لعنتی
که دردهای کهنه ی من است
می شد آخرش
خوب تمام شود
صادقانه تمام شود
کاش لااقل توی پایانش
کمی کلاس داشت
[+] --------------------------------- 
[0]