تو همینجایی
به همان صورتی که بخواهم
کافی است
چشمهام را ببندم
عمیق نفس بکشم تا
مجبور شوی کونت را لخت
توی برفهای نباریده بگذاری
هم جای کونت بر برف
هم جای برفها بر کونت
هم دانه های کوچکی از برف
که از کونت می ریزد
و حتی بلور درخشان کوچکی از برف
که باسماجت به کونت چسبیده
هم تیزی موهای سیخ
روی پوستت
اینجاست
تو اینجایی
اگر بخواهم می شود حتی
صورتم را
روی کون سردت بگذارم
[+] --------------------------------- 
[1]