وقتی که گریه می کند
آفتاب می رود پایین
و برف شروع می کند به باریدن
فاگ
فاگ وحشتناک
فاگ استخوان و جمجمه
از آن سوی کوه می آید
کلاهش را یر می دارد
و می گوید
"هلو
هلو
مردم دنیا
بنده
دیپرشن هستم"
چراغ آشپزخانه خاموش می شود
تی وی خاموش می شود
و سربازهای بیچاره
توی رایت پت
بی هدف دور خود می گردند
[+] --------------------------------- 
[0]