Persian based weblog dedicated to literature and cultural interests author prefers to be called as Ali Chelcheleh if you are not inranian try my ENGLISH SITE 

 
  صدای بال چلچله ها ابرا رو برونه یه روزی
 

 
 
 
باهوشی

نگهبان بسترت
سامورای غمگینی است
که شمشیر بسته اش را
در زخمی
میان کتفهاش حمل می کند
برهنه به جنگ می رود
برهنه می خوابد
برهنه می رود خیابان

- بار اولی هم که
شمشیر من را دیدی
جیغ کشیدی
دیدن زخم کار زنها نیست -

هر انگشتی مال یک کاری است
روی دروازه ها این را
نوشته بود
با کلمات خیلی بی معنی
این حرفهای بیرونی
تمام نمی شود چرا
کی پس دوباره وقت می کنی
که من تو را

- اینجوری
برهنه خیلی بهتر است
من بویت می کنم
و نفسهای دراگون فلای
هیچ از دراگون کمتر نیست
دکتری البته
خودت این را بهتر می دانی

استادم می گفت
در هر حیوانی
ماهیچه ایست
که ماه تمام ماهیچه های حیوان است

- توی تاریکی
خوردن من را
از انگشت انگشترم شروع کرد

 

   
 
  Susan Meiselas / Magnum Photos 
 

USA. Tunbridge, Vermont. 1975, Carnival Strippers

 
 

  Goolabi , Roozmashgh(Peyman) , Deep-hole , Sepia , Forb. Apple , Vaghti Digar , Pejman , Ahood , Bahar , Banafshe , Halghaviz , Hezartou , Last Jesus , Ladan , Costs , Tireh , Goosbandane , Tabassom , Aroosak1382 ,   Shahrehichkas

 
        Zirshalvari
        Welbog 
 
       Bi Pelaki (Me & Shahram)
 

   SHAHRAM