Persian based weblog dedicated to literature and cultural interests author prefers to be called as Ali Chelcheleh if you are not inranian try my ENGLISH SITE 

 
  صدای بال چلچله ها ابرا رو برونه یه روزی
 

 
 
 
بخش

اولش که
از خودم خوارج شدم
یعنی
شروع کردم
به کردن کارهایی که
فک کرده بودم
هرگز
و حتی
فکر کرده بودم نمی توانستم
یعنی
شروع کردم
به سنگ قایم زدن به خودم
و دست غالب کشیدن از
خودم

بعدش که اتفاقات دیگری
پشت هم افتاد
به گرمی خاصی
به بوی خاصی
صدای خاصی
معتاد شدم
و خوب طبعن
جای معتادها
توی جوبهاست
اوکی من هم
توی جوب افتادم

- بابایم همیشه گفته بوده به من خودم همیشه گفته بودم به همه نباید معتاد شد دنیا مطلقن ارزش ندارد -

داستان بعدش عادی است
برخوردهای قانونی
مجازات های معوقه
تورق اوراق قانون
تصحیح اشتباهات گذشته
معذرت خواهی
التماس
معذرت خواهی
هنوز هم نا امیدتر نبودم

یک داستان بامزه از
گذشتن وقت بگویم
بار آخری که داشتم
داد می کشیدم رهایم کنید
تهدیدم کردند
اخراج خواهم شد

بعد
یک تکه پارچه ی نازک
روی بینی ام گذاشتند
و آخرین چیزی که فهمیدم
گفتم آه
و سرم جای نرمی افتاد

 

   
 
  Susan Meiselas / Magnum Photos 
 

USA. Tunbridge, Vermont. 1975, Carnival Strippers

 
 

  Goolabi , Roozmashgh(Peyman) , Deep-hole , Sepia , Forb. Apple , Vaghti Digar , Pejman , Ahood , Bahar , Banafshe , Halghaviz , Hezartou , Last Jesus , Ladan , Costs , Tireh , Goosbandane , Tabassom , Aroosak1382 ,   Shahrehichkas

 
        Zirshalvari
        Welbog 
 
       Bi Pelaki (Me & Shahram)
 

   SHAHRAM