Persian based weblog dedicated to literature and cultural interests author prefers to be called as Ali Chelcheleh if you are not inranian try my ENGLISH SITE 

 
  صدای بال چلچله ها ابرا رو برونه یه روزی
 

 
 
 
طبر حرف خنده داری می زد. می گفت دیگر خجالت می کشد بیاید وبلاگ یعنی خجالت که نمی کشد کلن دوست ندارد بیاید اینجا چون فکر می کند اینجا دارد یک اتفاق خانوادگی می افتد. واقعن نمی فهمم خانواده یعنی چی؟ خوب یعنی اگر عیال من توی شعرم بیاید (که احتمالن باید بیاید چون یک قسمت خیلی مهمی از زندگیم شده و من دارم دنیا را از توی عینکی که سمانه باشد می بینم) و عاشق و اینها یعنی مجبورم من اگر نگاهم به زندگی سکسی شبیه نجدی نیست. برای احترام به خانواده فقط درباره ی پروانه و بز و پشمک بنویسم نه پریود و گوز و پشم سینه؟
من خانواده حتمن دارم عین سگ. ولی شاعر بودن مثل جنده بودن توی ویترین های آمستردام است. نگاه کنید من را. خجالت نکشید. من هنوز زیباتر هستم...

 

   
 
  Susan Meiselas / Magnum Photos 
 

USA. Tunbridge, Vermont. 1975, Carnival Strippers

 
 

  Goolabi , Roozmashgh(Peyman) , Deep-hole , Sepia , Forb. Apple , Vaghti Digar , Pejman , Ahood , Bahar , Banafshe , Halghaviz , Hezartou , Last Jesus , Ladan , Costs , Tireh , Goosbandane , Tabassom , Aroosak1382 ,   Shahrehichkas

 
        Zirshalvari
        Welbog 
 
       Bi Pelaki (Me & Shahram)
 

   SHAHRAM