Persian based weblog dedicated to literature and cultural interests author prefers to be called as Ali Chelcheleh if you are not inranian try my ENGLISH SITE 

 
  صدای بال چلچله ها ابرا رو برونه یه روزی
 

 
 
 
آدم فکر می کند که چی باید بنویسد. یعنی از خودش می پرسد که حالا چه؟ بعدش یکهو کم کم آب می آید بالا دریای کلمات می آید کناره های آدم بالا و مثل مردی که برنامه ای داشته باشد برای خانمی آرام و ریزه و سیاس انگشتهای پای آدم را می بوسد. گرم و مهربان مثل یک اقیانوس استوایی دور آدم را می گیرد و هی می گوید در گوش آدم که بی خیال باش رها شو الان خوشبختی بعد یکهو یک موج بزرگ می آید و آدم را می برد با خودش تو دل دریا می گوید به آدم تمام شد تمام شد دیگر دست و پا زدن سودی ندارد آرام باش آرام آدم را مب برد لای دستهاش اینور و آنور و بعد جنازه آدم را در کنار صخره های ساحل می اندازد. حالا کسی بیاید برای آدم عزا بگیرد یا نه به تخم آدم هم نیست...

 

   
 
  Susan Meiselas / Magnum Photos 
 

USA. Tunbridge, Vermont. 1975, Carnival Strippers

 
 

  Goolabi , Roozmashgh(Peyman) , Deep-hole , Sepia , Forb. Apple , Vaghti Digar , Pejman , Ahood , Bahar , Banafshe , Halghaviz , Hezartou , Last Jesus , Ladan , Costs , Tireh , Goosbandane , Tabassom , Aroosak1382 ,   Shahrehichkas

 
        Zirshalvari
        Welbog 
 
       Bi Pelaki (Me & Shahram)
 

   SHAHRAM