Persian based weblog dedicated to literature and cultural interests author prefers to be called as Ali Chelcheleh if you are not inranian try my ENGLISH SITE 

 
  صدای بال چلچله ها ابرا رو برونه یه روزی
 

 
 
 
زخمهای من
مدال افتخار من اند
مثل بابایم
که از EDEN
من را زخمی و خسته
از دنیا بیرون کرد
وقتی مردم
در جهنم تابستان بود
به آنها گفتم
"نگاه کن
این زخمها افتخار من است
خدا را حتی
به چهنم عزیزم
راه نخواهم داد"
وقتی مردم
در جهنم تابستان بود
زخمهای من
مدال افتخار من بودند
و شرمگاه هستی
یکی از آنها بود
خدا را هم
به جهنم راه ندادم
"تنها آمدم به دنیا
بگذار
خودم با خودم
تنها باشم"
من به آنها گفتم
"نباس دست روی دست گذاشت
دستهای ما داغ است"
هیچ کس نمی دانست
در جهنم تابستان بود
جهنم از سوزش زخمهای من
فریاد می کشید
جهنم
محکوم آتش من بود
من به آتش گفتم
"نگاه کن به زخمها"
آتش گفت
"زخمهای تو
مدال افتخار توست"
در جهنم تابستان شد
وقتی مردم
مارهای غاشیه
عرق کرده بودند

 

   
 
  Susan Meiselas / Magnum Photos 
 

USA. Tunbridge, Vermont. 1975, Carnival Strippers

 
 

  Goolabi , Roozmashgh(Peyman) , Deep-hole , Sepia , Forb. Apple , Vaghti Digar , Pejman , Ahood , Bahar , Banafshe , Halghaviz , Hezartou , Last Jesus , Ladan , Costs , Tireh , Goosbandane , Tabassom , Aroosak1382 ,   Shahrehichkas

 
        Zirshalvari
        Welbog 
 
       Bi Pelaki (Me & Shahram)
 

   SHAHRAM