Persian based weblog dedicated to literature and cultural interests author prefers to be called as Ali Chelcheleh if you are not inranian try my ENGLISH SITE 

 
  صدای بال چلچله ها ابرا رو برونه یه روزی
 

 
 
 
یک قرص احمقانه ای می خورم که قدرت نوشتنم را کم می کند ولی از تعداد این همه آدمی که همیشه توی کله ام حرف می زنند کم شده. به قول آناهیتا Flat شده ام. زیاد هم بد نیست. دیگر می توانم مثل جوانی ها آهنگ گوش کنم کتاب بخوانم و فیلم ببینم. ولی یک چیز کوچکی توی ذاتم همه اش دنبال طغیان است و جهان برایش کافی نیست. دکتر حیوانکی ام احتمالا دارد تمام سعیش را می کند. یکجورهایی قیافه خسته اش را که می بینم. یاد آتش نشانهای حیوانکی در آتش سوزی جنگل در کالیفرنیا می افتم. یک جایی خواندم که اینجور آتش ها را فقط می شود با آتش خاموش کرد. و یک جای دیگری خواندم که اگر این آتش خاموش شود چیز زیادی از من نمی ماند. خودم اینجا می نویسم که مهم نیست که من روشن باشم. این جنگل از آن جنگلهاست که خاموشش هم کنی درختهایش از تو می سوزند. و بوی درخت سوخته همه جایش را گرفته...

 

   
 
  Susan Meiselas / Magnum Photos 
 

USA. Tunbridge, Vermont. 1975, Carnival Strippers

 
 

  Goolabi , Roozmashgh(Peyman) , Deep-hole , Sepia , Forb. Apple , Vaghti Digar , Pejman , Ahood , Bahar , Banafshe , Halghaviz , Hezartou , Last Jesus , Ladan , Costs , Tireh , Goosbandane , Tabassom , Aroosak1382 ,   Shahrehichkas

 
        Zirshalvari
        Welbog 
 
       Bi Pelaki (Me & Shahram)
 

   SHAHRAM