Persian based weblog dedicated to literature and cultural interests author prefers to be called as Ali Chelcheleh if you are not inranian try my ENGLISH SITE 

 
  صدای بال چلچله ها ابرا رو برونه یه روزی
 

 
 
 
داستان بهار (+) راجع به دوچرخه من را هم یاد دوچرخه هایم انداخت. نمی دانم این دوچرخه دزدها چرا به من گیر داده بودند. یک دوچرخه قناری قرمز داشتم با یک بوق سفینه فضایی سفید با شیشه های قرمز که یک موتوری از من دزدید. دزدیدنش خیلی خنده دار بود آمد به من تشر زد پیاده شو بچه. من هم پیاده شدم و آن نامرد هم قناری من را سر دست برداشت و فرار کرد. یکبار دیگر هم بابایم از اداره یک دوچرخه چینی گرفتی بود که هنوز نایلونش بهش بود که آمدند و آنرا با یک دوچرخه بی ریخت عوض کردند. بعد خسرو آمد و آن دوچرخه قراضه را برد و خوشگلش کرد ماتیک و گل پره و اینها زد و بعدا آن را سوار می شدم. الان که یادم می آید هیچ کار هیجان انگیزی با آن دوچرخه نکردم یعنی کلا هیچ کارر هیجان انگیزی نکردم. و زندگیم همه اش همین ها بود ولی این دلیل نمی شود که الان وقتی توی پارک یک بچه را می بینم که دوچرخه سوار است. آرامش داشته باشم. زندگی کلا همینطوری است. هم آرامش را و هم هیجان را از آدم دریغ می کند...

 

   
 
  Susan Meiselas / Magnum Photos 
 

USA. Tunbridge, Vermont. 1975, Carnival Strippers

 
 

  Goolabi , Roozmashgh(Peyman) , Deep-hole , Sepia , Forb. Apple , Vaghti Digar , Pejman , Ahood , Bahar , Banafshe , Halghaviz , Hezartou , Last Jesus , Ladan , Costs , Tireh , Goosbandane , Tabassom , Aroosak1382 ,   Shahrehichkas

 
        Zirshalvari
        Welbog 
 
       Bi Pelaki (Me & Shahram)
 

   SHAHRAM