Persian based weblog dedicated to literature and cultural interests author prefers to be called as Ali Chelcheleh if you are not inranian try my ENGLISH SITE 

 
  صدای بال چلچله ها ابرا رو برونه یه روزی
 

 
 
 
یک قصه تعریف کنم که کونت بسوزد. آقای اتحاد یادت می آید؟ کلا از مال دنیا یک پمپ باد داشت. لاستیک دوچرخه را سنگ می کرد و بعدش که لاستیک سنگ شد چرخ آدم از همه چرخهای دنیا سریعتر می رفت و آدم از همه مردم دنیا خوشبخت تر بود. آقای اتحاد یادت می آید؟ لاید الان دیگر مرده باشد. گاهی که فاجعه اتفاق می افتاد یادت هست. گاهی که دوچرخه پنچر می شد. یکی دو هفته دوچرخه نداشته باشد آدم توی تابستان سخت بود. آقای اتحاد حالش را اگر داشت پنچری هم می گرفت ارزان. فقط همیشه باز نبود زود خسته می شد. مغازه اش را می بست و باید می رفت. آخرش هم رفت و دیگر نیامد. خوب شد تا آخرش ماند. وقتی رفت ما دیگر دوچرخه نداشتیم...

 

   
 
  Susan Meiselas / Magnum Photos 
 

USA. Tunbridge, Vermont. 1975, Carnival Strippers

 
 

  Goolabi , Roozmashgh(Peyman) , Deep-hole , Sepia , Forb. Apple , Vaghti Digar , Pejman , Ahood , Bahar , Banafshe , Halghaviz , Hezartou , Last Jesus , Ladan , Costs , Tireh , Goosbandane , Tabassom , Aroosak1382 ,   Shahrehichkas

 
        Zirshalvari
        Welbog 
 
       Bi Pelaki (Me & Shahram)
 

   SHAHRAM