Persian based weblog dedicated to literature and cultural interests author prefers to be called as Ali Chelcheleh if you are not inranian try my ENGLISH SITE 

 
  صدای بال چلچله ها ابرا رو برونه یه روزی
 

 
 
 
تکیده

یادش می آمد که گفته بود هفده ساله است و اینکه از کوچک بودن سینه هایش راضی است. میگفت گاهی تابستان زیر مانتو سینه بند هم نمیپوشد و بعدش از لبخند باریک مردها حرف زد ،یادش می آمد گفته بود دهن گشادش اصلا دلیل خوبی برای قشنگ بودنش نیست و یادش می آمد که بار اولی که هم را دیده بودند و او یواشکی دستش را توی تاکسی گرفته بود صبر دخترک همانجا بریده بود و کشانده بودش خانه و خیلی جالب بود که دامنش را نزده بود بالا از پایش کشیده بود پایین. با وجود آن که تنگ نبود و پیراهنش را هم اصلا در نیاورد تا آخر کار و یادش می آمد که به دخترک گفته بود بوی زنجفیل میدهد فقط چون زنجفیل چیز گرمی است و نه بیشتر و اصلا نمیدانست زنجفیل چه جور چیزی است. دخترک چیز عجیبی بود مثل بربری سوخته میماند. نازک، با کمی موی دانه دانه لای پاهایش که مدام دور انگشتش می پیچید. و برایش خاطره تعریف کرد یکبار که توی مدرسه یکی از هم کلاسیهایش سر کلاس موی پایین تنه اش را کشیده و دبیر هر دوشان را از کلاس انداخته بیرون چون خیلی دردش آمده و جیغ کشیده و فحش بد داده. و دوست داشت مدام این جمله را تکرار کند که فلانی کونی است و شرط محکم کرد که حالا که پرده ندارد دیگر نباید کسی از آنطرف باهایش طرف شود. وقتی که از خانه شان آمد بیرون توی ماشین هفت تیر یادش افتاد اسمش را نپرسیده و توی سینمای بهمن هم بعدا هر چه دیگر نگاه کرد اثری از دخترک نبود...

 

   
 
  Susan Meiselas / Magnum Photos 
 

USA. Tunbridge, Vermont. 1975, Carnival Strippers

 
 

  Goolabi , Roozmashgh(Peyman) , Deep-hole , Sepia , Forb. Apple , Vaghti Digar , Pejman , Ahood , Bahar , Banafshe , Halghaviz , Hezartou , Last Jesus , Ladan , Costs , Tireh , Goosbandane , Tabassom , Aroosak1382 ,   Shahrehichkas

 
        Zirshalvari
        Welbog 
 
       Bi Pelaki (Me & Shahram)
 

   SHAHRAM