Persian based weblog dedicated to literature and cultural interests author prefers to be called as Ali Chelcheleh if you are not inranian try my ENGLISH SITE 

 
  صدای بال چلچله ها ابرا رو برونه یه روزی
 

 
 
 
مجلس قابیل کشی قسمت چهارم

نمایشنامه در حال نویسش از راهنماییها ممنون میشوم

اقلیما فرهاد : { صدای زنانه } { پشت صحنه صدای صبط شده پرنده ها و وحوش } و بر هر کوهی خاری هست و بر هر خاری گلی است بیستون را وبیستون را هر فریادی است فرهاد است هر گلی است فرهاد است و هر خاری است فرهاد است و سنگها برهم گذاشت و کوه بساخت و کوه را کلاه ساخت و از مادینه و نرینه حیوان بداشت در آن پرورده ، و از او هزار سال پیش و هزار سال پسین هر که عاشق شد فرهاد است ، بکوفت خاره را و با بزاق خود در آمیخت خاره را بیانگیخت خاره را و از خاره رخام ساخت و از رخام خانه ساخت مردم را و مردم را شیر بیاورد از کوه به دوش آورد و زان پس به رودی آورد ازکوهی تراشیده و بر هر سنگش شیرین شیرین ، شیرین نبشته خانه به خانه تا دشت ...

{صدای خنده زنانه در دشت}

هابیل فرهاد : و پادافره مرا چه داد ؟

قابیل فرهاد : چی مونه دادن آخرش هان ؟ چی مونه دادن ؟ رفتن هی اومدن وا رفتن و اومدن و هی باز آخرش روی لنجا پاکت پاکت سیگار ، چی دستار شد از ای متقال سفید کویت ؟ هیچ ! چرا زنا ایجورن؟ چی میخوان از ای دنیا ؟ کجا رو کی روبگیرن ؟ گف نیا . نه خودش گفته باشه حاجیش گفت ، گفت نیا اینجا حرف میزنن حرف درمیارن . گفتم حاجی خواهرمه حروم که نیست . تنگ میشه دلم براش میام گاهی ببینمش. یه چیزی بیارم براش ...

هابیل : اومدم اونروز دیدم خوابیدن گل هم چشارو برگردوندم انگار نه انگار ولی خب زنمه آدم غیرت داره میزنه به سرش به حمدو گفتم بگو بش دیگه اینورا نیا . دیدم پیغوم داده بی چشم و رو که خواهرمه میخوام ببینمش . اک هی مصبتو شکر مرد! تو خونه رفیق آدم با زن آدم با خواهر خودش ؟


اقلیما : صلوات بفرستین ....

{همه صلوات میفرستند }

قابیل : مهکامه میذاریش اینو سر رف ؟

قابیل : داداشت اومده بود ...

{ اقلیما جواب نمیدهد سرش به کار خودش است }

قابیل : حرف مف میزد ...

قابیل : میگفت ...

اقلیما : که طلاقم بدی ؟

قابیل : {میخندد} همچی چیزایی ...

هابیل : بابات گفت ببینتمون تو خیابون میدتم دست کمیته {میخندد} به تو چیزی نگفت ؟

اقلیما : {میخندد } همچی چیرایی ...

اقلیما : خواستگار اومده برام ....

{ صدای کل زنها در مجلس عروسی }

{ صدای ضجه زنها }

{صدای گریه زنها }

{فید همه صداها به هق هق هابیل }

هابیل : { گریه می کند } سر اول سالی خدا صدام کرد گفت باباتو کار داشتم نبود گفتم تو بیای . گفتم سلام دست کشید سرم گفت تو آدم خوبی استی اصلت خوبه ساده ای منتهی حیف که آخر داستان قابیل میکشدت. { صدای قهقهه همزمان قابیل و اقلیما } اگه نمیکشدت حتمن بعدنا پیغمبرت میکردم گفت اینا که میگم نه سر اینه که دلت خوش باشه ها نه میدونم مردن سخته برا همینم گفتم اون دختر بیاد پیشت خیلی بوی خوبی میده کیف میده باش باشی بعد پرسید دوست داره ؟

قابیل : نه آقاجون دوس نداره منو هیشکی دوس نداره منو

هابیل : دوس میشید. زنا اینجورن زود اخت میشن به آدم. بوی تن آدمو میگیرن زود وابسته میشن ...

اقلیما : آسمونو نیگا کن ! ببین اه ... چقد ستاره داره ! چن تا ستاره هس توی آسمون ؟ هزارتا ؟ صدتا ؟ مث توی فیلما قسمتش کنیم یکی برا من، یکی برا تو، یکی برا محبوبه یکی واسه اسماعیل

قابیل : یکی واسه مرجان یکی واسه میتی

هابیل : یکی واسه میتی یکی واسه مهناز

{ هجوم صدای آدمها بیرون صحنه که همین جمله را هی برای آدمهای مختلف تکرار میکنند }

 

   
 
  Susan Meiselas / Magnum Photos 
 

USA. Tunbridge, Vermont. 1975, Carnival Strippers

 
 

  Goolabi , Roozmashgh(Peyman) , Deep-hole , Sepia , Forb. Apple , Vaghti Digar , Pejman , Ahood , Bahar , Banafshe , Halghaviz , Hezartou , Last Jesus , Ladan , Costs , Tireh , Goosbandane , Tabassom , Aroosak1382 ,   Shahrehichkas

 
        Zirshalvari
        Welbog 
 
       Bi Pelaki (Me & Shahram)
 

   SHAHRAM