احتمالن می نویسد mad
و نمی داند مجنون که
هیچکجای دریا که
- موج ه کاکا موج ه ها-
مد نیست...
رودخانه طوری
برگ دوس دختری ست
به بازوی جویبار...
احتمالن می نویسد man
و مردش
قدر من sad نیست
قدر کافی تنها نیست
قدر ممکن برهنه نیست
قدر کافی پوست
از روی بازویش
ور نمیآید
احتمالن man
نمی پوسد احتمالن مردش
لای برگ ها...
شب
sad آمده است...
مردمی که دیوانه را نمیفهمند
شب را هم نمی فهمند
غم دیوانه
بسیار
بالاتر از sad ها ست
[+] --------------------------------- 
[0]