دستهای تو
مرغزارهای من اند
چشمهای تو
- ببین خاضعانه رک و راست نیست
دامب
دیوانه وارانه
چطوری شود می شهید شد در کربلای تو
می روم بیابان
و هر چه میروم
حر
که معنایش آزادی است
راه کاروان را
نمی گیرد
نمی کشد مرا
تشنه ام می کند
و آب می دهد مرا
چرا؟
چرا؟
دستهای تو
تمام مرغزارهای تو
به جز اسب های کس کش آزادش
[+] --------------------------------- 
[0]