پرنده ای
برای درختی که مرده است
چون
دلیلی برای زندگی نداشته
پرنده ای
سیاه
کلات روی شاخه های تیره
لرزشی زیبا
بر انگشتانی
که مرده است
گنجشکی
که توی کربلا
بین اسبها گردیده
جنازه ی امام را دیده
وامام را
هن هن
تا تپه
کشانیده
و ایستاده است در غروب
منتظر
تا خورشید
از گریبان مرد مرده
طلوع کند
[+] --------------------------------- 
[0]