Persian based weblog dedicated to literature and cultural interests author prefers to be called as Ali Chelcheleh if you are not inranian try my ENGLISH SITE 

 
  صدای بال چلچله ها ابرا رو برونه یه روزی
 

 
 
 
بابام خیلی می فهمد

کله اش را می خاراند
بابا همیشه فکر که می کرد
خرت خرت پشت کله اش را می خاراند
سر داستان اسفندیار هم همین شد
بعد از صدای خرت خرت همیشه
نوبت حرف حکیمانه است

"ببین پسرم...
راستش..."

همیشه فکر میکردم این دیوس دخترباز
چرا گیسهاش نمی ریزد

"ببین پسرم
 راستش 
تو پیر می شوی داری
شمشیر بازی ات ضعیف شده
تمرین هم که نمی کنی
دشمن هم که..."

نگاه ام کرد
سن و سال
بنفش می کند 
مردمک های آدم را

"رخش را چکارش کردی؟
اسب خوبی بود
حالا پیاده ای؟"

پ نه پ
بی ام و دارم جدیدن
لنگ هم می زنم همه اش
حالا چی؟

"خبر بدی برایت دارم
detail ندارد ولی
یک داستان های غمگینی
درباره ی تیر و چاه شنیدم  از سیمرغ
بین بچه ها 
شغاد می شناسی؟
تهمینه را
ندیده ای تازه؟
هنوز 
از سر داستان اسفندیار غمگینی نه؟"

حق اش این نبود مرد بیچاره
حق اش این نبود مرد بیچاره
باور کن بابا
بیچاره اسفندیار
حق اش این نبود

شانه های بابام 
مثل همیشه
بوی تلخ سیگار بهمن داشت

 

   
 
  Susan Meiselas / Magnum Photos 
 

USA. Tunbridge, Vermont. 1975, Carnival Strippers

 
 

  Goolabi , Roozmashgh(Peyman) , Deep-hole , Sepia , Forb. Apple , Vaghti Digar , Pejman , Ahood , Bahar , Banafshe , Halghaviz , Hezartou , Last Jesus , Ladan , Costs , Tireh , Goosbandane , Tabassom , Aroosak1382 ,   Shahrehichkas

 
        Zirshalvari
        Welbog 
 
       Bi Pelaki (Me & Shahram)
 

   SHAHRAM