Persian based weblog dedicated to literature and cultural interests author prefers to be called as Ali Chelcheleh if you are not inranian try my ENGLISH SITE 

 
  صدای بال چلچله ها ابرا رو برونه یه روزی
 

 
 
 

مثل هر شاعر دیگری یک تعداد شعر دارم که دیگر ندارم کسی گرفته نداده نوشته ام پاک شده ولی در تمام این شعر ها یک شعری بود که توی جوب انداختم خیلی سال پیش بود آنزمانی که خیلی روشنفکر بودم و مثل حالا انچوچک نبودم یک بار پیش بچه ها یک شعری خواندم که ترکید چیز بامزه ای بود جنگ بود ملت به هم بی سیم می زدند و یک مقدار زیادی کس شعر دیگر و الله وکیل کار خوبی بود هم فرمش هم تصویرش هم کس شرات دیگرش یادم هست کت زرد خوشگل داشتم که وقتی دستم را فرو می کردم توی جیبم خوش تیپ می شدم آنروز که توپ آن همه محبت ملت می رفتم خانه هر چه دست می کردم تو جیبم یک کاغذی مدام می خورد به دستم به قولی هارمونی من دماغ را به هم زده بود از جیبم درآوردم جور باکلاسی انداختم توی جوب و تا به آب نرسیده بود و فرت با جوب لامصب نرفته بود حواسم نبود که همان شعر کذایی را دور انداخته ام. فکر می کنم دور انداخته شده ی بهترین شعرم امضای پای شعرم بود. مثل جای کون زنهای توی بیچ که موج می زند بشش و پاک می شود و خلاص. درباره ی آن شعر احساس صاف روشن خیلی خوبی دارم

 

   
 
  Susan Meiselas / Magnum Photos 
 

USA. Tunbridge, Vermont. 1975, Carnival Strippers

 
 

  Goolabi , Roozmashgh(Peyman) , Deep-hole , Sepia , Forb. Apple , Vaghti Digar , Pejman , Ahood , Bahar , Banafshe , Halghaviz , Hezartou , Last Jesus , Ladan , Costs , Tireh , Goosbandane , Tabassom , Aroosak1382 ,   Shahrehichkas

 
        Zirshalvari
        Welbog 
 
       Bi Pelaki (Me & Shahram)
 

   SHAHRAM