Persian based weblog dedicated to literature and cultural interests author prefers to be called as Ali Chelcheleh if you are not inranian try my ENGLISH SITE 

 
  صدای بال چلچله ها ابرا رو برونه یه روزی
 

 
 
 


داستان به گا رفتن یک قهرمان

- یک مردی
توی دریا می رفت
- خوب شنا می کرد
توی دریا رفتن افسانه است
- نه
مرد افسانه دوست دارد
مرد
عاشق افسانه است
- اوکی اوکی
داستان توست
- مرد توی دریا شمشیر پیدا کرد
- هاه؟
- شمشیر شمشیر
از همین ها که می برند
- حالا چه احتیاجی به دریا بود
آنوقت
من هم این داستان را می خواندم
- دریا مهم است
دریا برای همین دریا شد
مردها بروند تویش
دنبال شمشیرهای تازه
- هان
- خوب
- خوب؟
- خوب مرد توی دریا رفت
وقتی که شمشیر تازه پیدا کردی
باید دنبال یک
اژدهای تازه باشی
- بعد؟
- بعد مرد توی دریا
یک شمشیر تازه پیدا کرد
- دوباره؟
- دوباره
- خوب
بعد به اژدهایی رسید
که مناسب اولین شمشیرش بود
- شهید راه علم شد یعنی؟
- هان
شهید راه علم شد
- خدایش بیامرزد
- هان

 

   
 
  Susan Meiselas / Magnum Photos 
 

USA. Tunbridge, Vermont. 1975, Carnival Strippers

 
 

  Goolabi , Roozmashgh(Peyman) , Deep-hole , Sepia , Forb. Apple , Vaghti Digar , Pejman , Ahood , Bahar , Banafshe , Halghaviz , Hezartou , Last Jesus , Ladan , Costs , Tireh , Goosbandane , Tabassom , Aroosak1382 ,   Shahrehichkas

 
        Zirshalvari
        Welbog 
 
       Bi Pelaki (Me & Shahram)
 

   SHAHRAM