Persian based weblog dedicated to literature and cultural interests author prefers to be called as Ali Chelcheleh if you are not inranian try my ENGLISH SITE 

 
  صدای بال چلچله ها ابرا رو برونه یه روزی
 

 
 
 
 می خوام برم توه

نازک ترها را
رو بگذار
و آنها که سینه اش باز است
آنها که
خنک ترند
و دوست تر داری
قشنگ هاش را
رو بگذار
یک بطری آب
اختصاصن برای خودت بردار
روی کوهها
یک آهو است
که کمی لنگ است
کمی یعنی خیلی
خیلی
یعنی اینکه
نشسته بیشتر
یخ رفته در
عروقش و در پاهاش
چه می گفتم؟
هان آب حتمن بردار
آهو تشنه است
نگاه نکن توی چشمهاش
شگون ندارد
بالای کوه برایت
رنگین کمان ویژه ساخته
دویده برایت گود
با عطر ناتوانی از مردن
توی در پاهاش

- می دانی
نگاهت
ذهن آهو را منحرفتر کرد
نباید اینجا می آمد شعر
نباید
یعنی باید
سر وقتش گریه می کردم
این شعر راجع به
رفتنت بود
ولی درباره ی مردن من شد
نمی فهمم این دو تا مفهوم
مدام چرا دارند -

 

   
 
  Susan Meiselas / Magnum Photos 
 

USA. Tunbridge, Vermont. 1975, Carnival Strippers

 
 

  Goolabi , Roozmashgh(Peyman) , Deep-hole , Sepia , Forb. Apple , Vaghti Digar , Pejman , Ahood , Bahar , Banafshe , Halghaviz , Hezartou , Last Jesus , Ladan , Costs , Tireh , Goosbandane , Tabassom , Aroosak1382 ,   Shahrehichkas

 
        Zirshalvari
        Welbog 
 
       Bi Pelaki (Me & Shahram)
 

   SHAHRAM