Persian based weblog dedicated to literature and cultural interests author prefers to be called as Ali Chelcheleh if you are not inranian try my ENGLISH SITE 

 
  صدای بال چلچله ها ابرا رو برونه یه روزی
 

 
 
 
گفت "بازی می کنیم با قهوه ولی بی شو داون اگه دروغ بگی می رم." گفتم "ول کن منصور اینها نباشن غمگین می شه." گفت "استریپش می کنیم" گفتم "چی فایده الان که هر دو لختیم." لباساشو پوشید گفت "استریپش می کنیم" بعد پرسید "علی اون تلفن دیشب چی بود؟ من حسودما ولت می کنم می رم." گفتم "نمی دونم روی لپ تاپت بنان داری؟" گفت بر زد کارت داد گفت "همون داستان خسته شدن مردا از زنا و اینا؟" دست من دوتا شاه بود دست اون هیچی نبود از شاهای خودم متنفر بودم پنج تا رو یکدفعه رو کرد گفت "چی داری؟" گفتم "هیچی" دست و رفتم پایین و نگامو زدم به سقف گفت "قهوه میخوری" گفتم "این وقت شب؟"

 

   
 
  Susan Meiselas / Magnum Photos 
 

USA. Tunbridge, Vermont. 1975, Carnival Strippers

 
 

  Goolabi , Roozmashgh(Peyman) , Deep-hole , Sepia , Forb. Apple , Vaghti Digar , Pejman , Ahood , Bahar , Banafshe , Halghaviz , Hezartou , Last Jesus , Ladan , Costs , Tireh , Goosbandane , Tabassom , Aroosak1382 ,   Shahrehichkas

 
        Zirshalvari
        Welbog 
 
       Bi Pelaki (Me & Shahram)
 

   SHAHRAM