Persian based weblog dedicated to literature and cultural interests author prefers to be called as Ali Chelcheleh if you are not inranian try my ENGLISH SITE 

 
  صدای بال چلچله ها ابرا رو برونه یه روزی
 

 
 
 
آدم گاهی نشسته توی اتاق و دارد به کتابهای فئودور و سیگار و غمهای دنیا و خستگی و چشمهای خسته دیگران فکر میکند. کمی باران زده آن بیرون و کسی حواسش نیست. و آدم دارد به خط بعد فکر میکند از داستانش که جایی قرار است پانزده نفر به نوبت به زنی که شوهرش را کشته اند تجاوز کنند و مشکوک است به اینکه دخترک بعدا باید در خیابان خودفروشی کند یا توی یک جنده خانه و اینکه شوهرش را دار میزنند یا مغزش را با گلوله و بعد یک صدای آرام به همش میریزد یک صدای تیک تیک کوچک یک بچه گنجشک که هنوز آدم را درست نمیداند چیست و هیچکدام از داستانهای تو را نخوانده. توی هوای به آن قشنگی و باران دارد برای تو لبخند میزند میخواهد بیاید تو و خودش را به انگشت تو بمالد به شرط آنکه زیاد پررو نشوی. و آدم آن لحظه به آدمهای داستانش فکر میکند و اینکه بین این همه رتیل و قورباغه دنیا هیچ وقت گنجشک ندیده روباه ندیده و گربه های بابا را نگفته که خودشان را به پای آدم میمالند و آدم آسمان را نگاه میکند میبیند باران آمده و از آسمان نه از زمین میفهمد که زمین خوشحال است. پنجره را باز میگذارد و گنجشک کنجکاو را نگاه میکند برمیگردد سر نوشتن اش میبیند دخترک از فرصت استفاده کرده فرار کرده و به شورشیان پیوسته است. گنجشک روی پنجره هم هنوز لبخند میزند...

 

   
 
  Susan Meiselas / Magnum Photos 
 

USA. Tunbridge, Vermont. 1975, Carnival Strippers

 
 

  Goolabi , Roozmashgh(Peyman) , Deep-hole , Sepia , Forb. Apple , Vaghti Digar , Pejman , Ahood , Bahar , Banafshe , Halghaviz , Hezartou , Last Jesus , Ladan , Costs , Tireh , Goosbandane , Tabassom , Aroosak1382 ,   Shahrehichkas

 
        Zirshalvari
        Welbog 
 
       Bi Pelaki (Me & Shahram)
 

   SHAHRAM