Persian based weblog dedicated to literature and cultural interests author prefers to be called as Ali Chelcheleh if you are not inranian try my ENGLISH SITE 

 
  صدای بال چلچله ها ابرا رو برونه یه روزی
 

 
 
 
به یاد زلف نگونسار شاهدان چمن
ببین در آینه جویبار گریه بید

چشمهای آدمها را نباید از نزدیک نگاه کرد. ته چشمهای آدمها حسرتی است که آدم را میسوزاند یا حماقتی که آدم را درد می آورد همتایی. یک جورهایی اینکه این چند وقته هم را ندیدیم خوب است. من هنوز ته چشمهای تو همان پرنده های قدیم را میبینم. و همانها که دائم به آدم براق میشد. و اگر از کسی خوشش نمی آمد قبل اینکه بهش بگوید سلام و بدون آنکه هیکل طرف را نگاه کند میخواباند توی گوشش. سعی میکنم هیکل حالایت که خرس شده ای. و چشمهای حالایت را نگاه نکنم. ولی نتوانستم از روی کنجکاوی چشمهای مهدی را نگاه نکنم توی عروسی پیمان. یا چشمهای محمد را وقتی از سربازی برمیگردد یا چشمهای خودم را توی آینه. توی چشمهای من دارد چیزی غرق میشود. توی چشمهای محمد کسی می افتد. توی چشمهای مهدی و پیمان چیزی شکسته. این خوب نیست همتایی هیچ خوب نیست. ما نه فقط فهمیده ایم که مرداب شدیم بلکه حتی فهمیده ایم که سرنوشتی هم جز این نداشتیم و این به خاطر ایرانی بودنمان نبود. به خاطر آدم بودنمان بود. مسخره است که میگویند آدمهای دیگر خوشبختند. آدم یا باید احمق باشد یا اینکه سیاه بختیش را قبول کند. فکر میکنم حرفهای من را بهتر است فراموش کنیم. برای سلامتی آدم خیلی بهتر است. ولی نباید احمق بشویم. لااقل من نمیشوم. مثل جنده هایی که با خودشان عهد میکنند که این یکی کار را نمیکنم. این یکی دیگر از من بر نمی آید. نمیتوانم خودم را به حماقت بزنم این کار درستی نیست. هیچ ، اصلا کار درستی نیست...

 

   
 
  Susan Meiselas / Magnum Photos 
 

USA. Tunbridge, Vermont. 1975, Carnival Strippers

 
 

  Goolabi , Roozmashgh(Peyman) , Deep-hole , Sepia , Forb. Apple , Vaghti Digar , Pejman , Ahood , Bahar , Banafshe , Halghaviz , Hezartou , Last Jesus , Ladan , Costs , Tireh , Goosbandane , Tabassom , Aroosak1382 ,   Shahrehichkas

 
        Zirshalvari
        Welbog 
 
       Bi Pelaki (Me & Shahram)
 

   SHAHRAM