ابلهانه با عشق
سگ برینه به کلم
خاک غروب جمعه بریزن
پشتم
اسب بشاشه تو چشمم
نجس بشه دستار
رد شدم از تموم برفا و
قله رو ندیدم
رد شدم از کلوم و حرفا و
چشمم
به دست مردم بود
خر شدم
شما کجا بودی؟
من هی از این 
به اون دویدم و
دست هیچ کس نبودم
شما بودی
من هی دویدم از
این به اون کویر و
بارون بود
من هی دویدم از
این جزیره تا
هی بادبون کشیدم من
خاک تو سرم
و واویلا
شما توی ساحل خوابیده بودی
تنها موندین
شب شما رو شکار کرد
نامرد آسمون
 شما رو 
با خود برد
رک و راست
من هلاکتون بودم
رک و راست 
که خاکتون بودم
حالا 
جدا
کجا رفتین؟
حالتون خوبه؟
حال می کنین تنهایی؟ 
    
  
  
  [+] --------------------------------- 
   
   
   [0]