Persian based weblog dedicated to literature and cultural interests author prefers to be called as Ali Chelcheleh if you are not inranian try my ENGLISH SITE 

 
  صدای بال چلچله ها ابرا رو برونه یه روزی
 

 
 
 
برای مخ‌زدن
مثل gif‌های قدیم
دکمه‌هاش را
گنده گنده واز می‌گذاشت
اما عفیفه بود
- عفیفه بودن
تصمیم سختی ست
که بسیاری از زنها
در اوایل جوانی -
مدت زیاذی عفیفه بود
و اعتقاد داشت
به چیزهای زیادی
مثلاً به نماز
به اینکه آدم باید
و اینکه آدم را
زشت است اگر
با چادرش در سر نماز
و شعرهای من را
جزو تآریخ شعرها نمی‌دانست
- ادیبهاش همه
ریش داشتند توی عکس‌ها
و تمامشان عصرها
یومیه می‌خواندند
شمع داشتند
زیاد می‌خواند
خیلی گریه می‌کرد
به شعرهای من می‌خندید
می‌گفت رختخواب
جای شعر خواندن نیست
با کفش نباس رفت روی مبل
توی تختخواب
می‌گفت
فکر می‌کنم کتابت که چاپ شد
- و بعد این صحبت
ادامه نمی‌داد -
به من شک داشت
به تمام چیزهای جهان شک داشت

 
هMRI

زنیکه‌ی لکاته
ستون استوار روابط ما را
توی هر دو دست برده تا
از تمام فُرّج‌هاش
در سکوت عکس بگیرند
ولی از آن‌همه عکس‌ها برام
عکس یک استخوان نَفِرِستاده

 

   
 
  Susan Meiselas / Magnum Photos 
 

USA. Tunbridge, Vermont. 1975, Carnival Strippers

 
 

  Goolabi , Roozmashgh(Peyman) , Deep-hole , Sepia , Forb. Apple , Vaghti Digar , Pejman , Ahood , Bahar , Banafshe , Halghaviz , Hezartou , Last Jesus , Ladan , Costs , Tireh , Goosbandane , Tabassom , Aroosak1382 ,   Shahrehichkas

 
        Zirshalvari
        Welbog 
 
       Bi Pelaki (Me & Shahram)
 

   SHAHRAM