.
.
.
.
.
.
.
رد پاهای کوچکت بر خیابان
هیچ کس نمی بیند
ولی من می بینم
حسابش اینجا هست
و دستهایی
که روی دیوار کشیدی
و پیرهنی آرام
که مثل چلواری
روی تن کشیدی
و رد مغشوش سینه هایی
بازیگوش
من هوایت را دارم
توی یاد من می مانی
توی حرفهایم جاویدانی
من می بینم
الو
الو؟
آنجا هستی؟
من می بینم 
من می بینم 
    
  
  
  [+] --------------------------------- 
   
   
   [1]