بیا کنار من نمان
کنار من نماندن تو بهتر است
کنار من
دلم برای تو که تنگ نیست
و شعرهای مانده در گلوم
و آن گلوم
که لوله ی سیاهرگ به مقعد است
گرفته های چرک های بویناک نه
که بدتر است
دلم برای تو خر است
خر نباش
بیا کنار من نباش
که این حسین سربریده ی میان کربلای خون بپاش
برای هیچ
 هم  عزیز مادری
نه سر
پسر نمی شود
و هاد فر
که توی فکر سقف نیست
و توی فکر تیشه نیست
مرد رودخانه ایست
و وقف جنده خانه هاست
بیا و پیش او نباش
ولی نگو که کافر است
نگو که با همه برابر است
بیا
بیا کنار من نمان
 
    
  
  
  [+] --------------------------------- 
   
   
   [0]