Pages

10/05/2008

- اسب دست داشت
ماده اسب داشت
چار پا نبود
با مماخ کبریتی
و یالهای ارغوانی
صورتی حتی
در آفتاب

- مرد دست نداشت
مرد شهید بود
با گیسهای سیاه
با پرچم سبز
مرد دست نداشت

- قسمت آخر بود
خورشید می تابید
مگس روی
و آفتاب در بالش
ارغوانی بود
صورتی حتی

- روی تپه اسب
دست داشت
مرد
ماده اسب داشت
اسم اسب او
ذوالجناح بود

-گریه اصلا بد نیست
اتفاقن در این قسمت
و البته کلا
مناسب است
بهترش هم که
مال زن باشد
زن توی گرمای تابستان دلچسب است
هاه هاه من خیلی سفاکم
شمربن ذی الجوشن گفت -

- گربه توی تابستان
عبور گربه ی داغ
از توی تابستان

- شهر پر از هلاکو بود
مردم از هم
و جوری را
آخرش یکجوری

- شیخ می دوید

- گربه می دوید

- اسب می دوید

- تابستان بود

No comments:

Post a Comment