شب
و
شادمونی
دومنای این همه زن
که درد میکنند
چراغ نداره
سراغ نداره
کسی که کجا شونو باید رفت
چراغ باد
تو چراغای قرمز/  پشت
دستای آهنی
دست بندای آهنی
صدا تو
گلوها /  مشت
که کی اینو
کی اونو
کی باباها رو
کی صداهارو / کشت
دامنا زیر مانتو
سینه ها زیر پیرن
چشا بدون فاصله
نقطه
مردا ریدن
نیومده دارن
 میرن
بند کرستا رو محکم ببندید
وقت راهپیمایی بزرگ رسیده ...
 
    
  
  
  [+] --------------------------------- 
   
   
   [0]