شعر فارسی به تعبیر کسی مثل من که ذهنش مریض است
پس تمام این مدت می نوشتی و در پستوخانه نهان میکردی! :)
سلام!خیلی خوشحال شدم دیدم باز آپ کردین!ه
:-)
مینویسی علی... میدونستم... :)
تصور ميكنم باخبر باشم كه در خنكاي بعد از نيمهي خيس كدام شب بود كه او در ادامهي سرخي لبهاياش آغاز شد. در يك بستر متروك، شايد حوالي مكثهاي طولانياش، احتمالاً در فصل بهار پس از آن، كلمهاي بهنام رز هم بو داشت، هم شاخ و برگ
5 comments:
پس تمام این مدت می نوشتی و در پستوخانه نهان میکردی! :)
سلام!
خیلی خوشحال شدم دیدم باز آپ کردین!ه
:-)
مینویسی علی... میدونستم... :)
تصور ميكنم باخبر باشم كه در خنكاي بعد از نيمهي خيس كدام شب بود كه او در ادامهي سرخي لبهاياش آغاز شد. در يك بستر متروك، شايد حوالي مكثهاي طولانياش، احتمالاً در فصل بهار
پس از آن، كلمهاي بهنام رز هم بو داشت، هم شاخ و برگ
Post a Comment